کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو


 



مهارت های اجتماعی ، ارتباطی (محاوره ای ) و مهارت تعیین قرار ملاقات

غلبه به خجالت و تنهایی

هنگامیکه باافراد جدیدی آشنا می شوید . دنیای جدیدی نیز به روی شما باز خواهد شد . اما خجالت و تنهایی یکی از مشکلات رایج است . هیچ کس نیاز به تنهایی ندارد اما تقریباً در همه جا افراد تنها دیده می شود . کاری که باید دراینجا انجام شود این است که از این تنهایی بیرون بیایند و یک ریسکی را انجام دهند .

افراد تنها اغلب از لحاظ فیزیکی تنها هستند اما مهمتر از این تنهایی فیزیکی ، احساس آنها از تنها ماندن کنار گذاشته شدن و محبوب نبودن ، درک نشدن … و از نظر احساسی از دیگران ترد شدن است . این احساس حتی هنگامی که از نظر فیزیکی تنها نیستند ممکن است در آنها بوجود آید . همچنین چگونگی نگرش دیگر افراد به تنهایی آنان بر چگونگی تفکر آنها بر غلبه بر این حس تاثیر می گذارد . به عنوان مثال اگرکسی فکر کند که به خاطر اینکه زشت ، دوست نداشتنی و اخیراً بدون همسر است (ازدواج نکرده ) تنها است این فرد احساس درماندگی می کند و تصور می کند کسی نیست که به او کمک کند . اگر فکر کند که تنهایی او به دلیل خجالت و فقدان مهارت های اجتماعی و یا فرصت های محدود است ، این فرد خود را برای غلبه براین تنهایی توانمند خواهد دانست . درک خجالت یک نفر (اینکه خودمان را خجالتی می نامیم و با یک دید منفی به خود نگاه می کنیم) به ایجاد تغییرات فردی کمک می کند . آموزش مهارت های اجتماعی به صورت گروهی به کم کردن خجالت و بالا بردن اعتماد به نفس کمک می کند .

اهداف

  • احساس راحتی بیشتر درهنگام مباشرت های اجتماعی و کاهش خجالت .
  • مباحثه با دیگران و ایجاد یک ارتباط خوب برای کاهش تنهایی .

گام ها

گام اول : تصمیم گیری در مورد محل ملاقات (در کجا با افراد ارتباط برقرار کنیم )

کتابهای متعددی وجود دارند که جزئیاتی را دررابطه با چگونگی برقراری ملاقات در اختیار ما قرار می دهند . نکته اصلی در این جا است که چگونه از حالات روزمره و عادی خود خارج شویم . به جای جدید برویم و با افرادی که در آنجا هستند ارتباط برقرار کنیم . هزاران احتمال وجود دارد . رفتن به یک مکان ورزشی انجام تمرینات ورزشی ، میهمانی ، کلوپ ها، کلاس ها ، مسافرت ، مکان های سیاسی ، کنسرت ها ، موزه ها و هزاران نمونه دیگر . هر کجا هستید خواه در مغازه سبزی فروشی ، خشکشویی ، سوپر مارکت ، در محل کار و … با دیگران صحبت کنید . از دوستانتان خواهش کنید تا دوستان دیگری را به شما معرفی کنند . شماره تلفن آنها را بگیرید و به آنها زنگ بزنید . آگهی های شخصی را در روزنامه و یا مجله درج کنید . از خدمات کامپیوتری برای ایجاد ارتباط استفاده کنید . یک کاری انجام دهید نگذارید که احساس تنهایی و درماندگی کنید .

جذب اولیه ما به سمت کسی در درجه اول به ظاهر فیزیکی وی بر می گردد. این امر چندین تفسیر دارد . خودتان را به بهترین وجه برای دیگران آراسته کنید . اما در انتخاب خودتان توجه داشته باشید که ظاهر فرد بیانگر شخصیت ، ارزش ، روح و روان ، طرز تفکر ، عشق و نفرت پنهان وی نیست . این عوامل بسیار مهمتر از ظاهر فرد هستند و اما ما هنوز هم این خصوصیات را در ظاهر فرد جستجومی کنیم . بسیاری از افراد به دلیل اینکه منتظر یک فرد کاملاً شیک و زیبا هستند تنها مانده اند .

وقتی کسی را پیدا کردید که مایلید با آن دوست شوید و با او ارتباط برقرار کنید نگذارید تصوراتی نظیراینکه او چه احساسی در رابطه با دوستی با من خواهد داشت . (رنجیده خواهد شد ، ناراحت و آزرده خواهد شد و یا هیجان زده خواهد شد ).

در ذهن شما خطور کند . چون شما نمی توانید این چیزها را متوجه شوید . تنها به او نزدیک شوید و عکس العمل وی را در برابر خود مشاهده کنید . اگر شما یک فرد محتاط، عاشق و بی آزار و دوست داشتنی هستید و طرف مقابل در آن لحظه هیچ تمایلی به دوستی با شما نداشته باشد چه چیزی را از دست می دهید ؟ انجام این کار را به تعویق نیاندازید .

 

گام دوم : شروع محاوره

رفتارهای شکاکانه خودمان و رنجش های کودکانه و نیز آزارهای غیر منطقی است که ما را از ارتباط با دیگران دور و محروم می سازد نه ترس از ترد شدن . اما این نکته قابل تذکر است که بدون توجه به دلایل این ترس آغاز محاوره برای اکثر ما بسیار مشکل و سخت است . اگر در مورد شما هم چنین است نگرانی های بی مورد خود را کاهش دهید (به گام بعدی مراجعه کنید ) و تعادل با دیگران را تجربه و تمرین کنید . بهترین پند واندرز جدی بودن و مستقیماً دوستانه جلو رفتن است . بلند صحبت نکنید . منتقد و گستاخ نباشید . کمی شوخ طبعی می تواند به شما کمک  کند اما لازم نیست مسخره و لوده باشید و درصد تاثیر گذاشتن بر فرد با ایجاد صداهای بلند که طرف مقابل را به سمت شما جلب کند نباشید . بطور کلی بسیار دقت کنید که چه می گویید .

همانند کسب دیگر مهارت ها مشاهده مدل های خوب و مناسب و تمرین توسط ایفای نقش بسیار سودمند و مفید خواهد بود . یک گروه کوچک برای کمک به همدیگر می توانید تشکیل دهید . بازخورد و تشویق گروه و یا ضبط ویدیوئی بسیار سودمند است . توجه خاصی به تعاملات غیر شفاهی که معمولاً قبل از سخن گفتن ارائه می شوند داشته باشید . اولین قدم ایجاد یک تماس چشمی است . این کار باعث می شود که فرد متوجه شود که شما مشتاق به برقراری ارتباط با او هستید . به خاطر داشته باشید که حتماً لبخندی بر لبانتان باشد . در غیر اینصورت چگونه طرف مقابل متوجه شود که شما دوست او هستید ؟ سپس فاصله مناسبی را با فرد برای ایجاد یک رابطه برقرار کنید .

بهترین پیشنهاد رفتن سریع بر سر موضوع است . سلام، من کلی (clay) هستم . من شما را در ………… دیدم و دوست دارم که شما را بهتر بشناسم . یک کافه تریا یا ………. چطور است ؟ نمونه دیگر ممکن است به صورت زیر باشد :

سلام . اگر وقتی که منتظر شسته شدن لباسها هستیم پاپ کورن یا ……..نوشیدنی بخوریم ، لباس شویی خیلی هم سخت نخواهد بود ؟! (منتظر پاسخ بمانید ) ، آیا نوشیدنی یا کولا میل دارید ؟ زنان و مردان جذاب از این نوع عبارات مستقیم استفاده می کنند . از آنجا که این درخواست ها صادقانه است هم از طرف مردان و هم از طرف زنان مورد استفاده قرارمی گیرد. اما اگر بدنبال شخصیت و صدق و صفای فرد هستید لازم است که جنبه های مثبت خود را قبل از برقراری ارتباطات دیگر و قرار ملاقات بعدی نشان دهید .

ممکن است فردی محاوره را با پرسیدن سوالاتی شروع کند (نظر شما در مورد کنسرت – اصلاحات مالیاتی …… ماشین جدید چیست ؟ امروز در کلاس چه اتفاقی افتاد ؟) یا یک سری تعریف و تمجید هایی از طرف داشته باشد . (به نکته واقعاً خوبی اشاره کردید ) در مورد چیزی ابراز علاقه کند (آیا شما تنیس بازی می کنید ) با یک سری سخنان شوخ طبعانه شروع کند . یا اینکه مودبانه سوال کند . می توانم به شما کمک کنم ؟ یا یک نقطه مشتر ک را پیش بکشد (آیا من شما را قبلاً ندیدم ؟)  به طور کلی ارائه یک نقطه اشتراک در مورد وضعیت یا کاری که دیگری در حال انجام آن است . دلیلی برای ایجاد یک ارتباط به وجود می آورد (خودتان یک سری تمرینات را در این رابطه انجام دهید ). متواضع و فروتن باشید ، سرسخت نباشید .

برای خود یک سری نظراتی درباره اینکه از کجا گفتگو را شروع کنید داشته باشید . آن طور گفتگو را شروع نکنید که بعداً حرفی برای گفتن نداشته باشید . با صحبت های کوتاه شروع کنید . در این حالت به فرد مقابل فرصت فکر کردن برای پیشنهاد فعالیت های بعدی را می دهید . اظهار صمیمیت کنید اما نه به طور مستقیم . شوخ طبع باشید ، اگر بتوانید با افراد بطور طبیعی ارتباط برقرار کنید آنگاه هنگامیکه واقعاً به کسی علاقمند هستید می توانید به راحتی با آن گفتگو داشته باشید و مشکلی از این نظر شما را تهدید نخواهد کرد .

گام سوم : بر اضطراب خود فایق بیایید

در بسیاری از موارد ترس فرد است که باعث بروز برخی از مشکلات می شود نه فقدان مهارت های ارتباطاتی . قبل ازاینکه  به یک سری از موفقیت ها دستیابی پیدا کنیم باید بر عدم اعتماد به نفس خود غلبه کنیم . سه نگرش احساسی عمده در رابطه با این مشکل وجود دارد . اگر تنش ها (نگرانی ها ) منجر به قطع گفتگو و محاوره شما می شوند می توانید از موارد زیر استفاده کنید :

1)قبل از برخورد و یا در حین برخورد از روش ها حساسیت زدایی و یا روش های آرام کننده استفاده کنید . هنگامیکه اولین نشانه اضطراب مخرب را در خود مشاهده کردید نفس عمیقی بکشید و به خود بگویید که آرام باش . گاهی اوقات ممکن است برای برگشتن به حالت عادی مجبور به ترک چند دقیقه ای محیط شوید .

مقالات و پایان نامه ارشد

 

2)یک روش بازسازی شناختی مناسب (برچسب گذاری انطباقی) نامیده می شود به این صورت که بجای گفتن کارم خیلی بد ، بود خیلی بد شروع کردم ، نمی توانم ادامه اش بدهم ، شروع به گفتن جملاتی نظیر من خیلی دوست داشتنی هستم ، شما هم همین نظر را خواهید داشت ، من مشتاق به ملاقات با آن فرد هستم . این یک بحث و گفتگو است اما من از پس آن برخواهم آمد ، کنید .

به خاطر داشته باشید که مهمترین نکته این است که از اضطراب و نگرانی اجتناب نکنید بلکه گفتگوی خود را با حالتی آرام ادامه بدهید . پس به خود بگویید به گفتگو فکرکن نه به ترس احمقانه .

اگر کسی روی شما را زمین بیاندازد (دعوت شما را قبول نکند ) خیلی هم وحشتناک نخواهد بود . این کار به این معنی نیست که شما برای همیشه بدون دوست خواهید ماند . بلکه این بدین معنی است که شما باید به تمرینات خود ادامه دهید .

گام چهارم : ادامه گفتگو و تعیین قرارهای بعدی

مطالب گوناگونی وجود دارد که شما می توانید در مورد آنها صحبت کنید . چند موضوع را در ذهن خود بیاورید و سوالاتی را در رابطه با آنها مطرح کنید . از پرسش های باز استفاده کنید که نیازمند یک سری توضیحات باشند نه اینکه به صورت سوالات بله یا خیر باشند . هر دو کار را با هم انجام دهید . هم سوال کنید و هم خودتان پاسخ دهید . کوتاه سخن گفتن به نظر منفعل و سست می آید. صحبت کردن طولانی مدت هم این طور به نظر می رسد که فرد خود گفتگو را در دست گرفته و تنها خود او است که آن را هدایت می کند . اگر نظرات شا برجسته و خیلی خوب هم نبودند . نگران نباشید مهم این است که گفتگو را ادامه دهید آنچه که می گویید از اهمیت کمتری برخوردار است . این کار به شما کمک می کند که تشخیص دهید گفتگو با افراد اهداف گوناگونی را خواهد داشت . سرگرمی است، گذراندن وقت است ، باعث می شود که اتفاقاتی که در زندگی دیگران افتاده است را متوجه شویم کمک کردن و اطلاع رساندن به افراد است ، بحث و گفتگو درباره ارتباطات و برنامه های بعدی است . هنگامیکه  فرد را ملاقات می کنید تقریباً این طور به نظر می رسد که در حال فروختن خود هستید و در جستجوی اینکه آیا طرف مقابل شما را می خرد و اگر هر دوی شما علاقه مند باشید به دنبال راه های ادامه این برخوردها خواهید بود .

سعی کنید که خوش بین ، مطمئن و مشتاق باشید نه اینکه بدبین و کوتاه نظر باشید . لبخند بزنید ، سرتکان دهید ، تشویق کنید (من هم موافقم ، درست است ، واقعاً خوب است ) و تماس چشمی مناسب را با فرد حفظ کنید . با دقت و صمیمانه نظر خود را بیان کردن بهتر و مهمتر از تنها صحبت کردن راجع به خود است . اگر اطلاعات خصوصی اندکی را به طرف مقابل بدهید او نیز اطلاعات اندکی را در اختیار شما قرار خواهد گذاشت .

بعد از چند دقیقه باید تصمیم بگیرید آیا مایلید که گفتگو را ادامه دهید یا خیر  و نیز باید ببینید که آیا طرف مقابل هم مایل به ادامه گفتگو است یا خیر .

تعیین قرار ملاقات بعدی از اهمیت بالاتری برخوردار است بنابراین انجام کار جالبی را پیشنهاد کنید . در مورد کار و زنان انجام آن دقیقاً خاص عمل کنید . کار خود را مشخص کنید . این کار خیلی هم سخت و طاقت فرسا نباید باشد (مثلاً تمام روز را اشغال کند ) نه اینکه بسیار نزدیک و صمیمانه باشد (مثلاً دیدن یک سری فیلم های خصوصی ). جذابیت برنامه را تشریح کنید . اگر طرف مقابل اولین پیشنهاد را قبول نکرد ، فرصت دیگری را به او پیشنهاد کنید. اگر هر دو دعوت شما  مورد قبول واقع نشد (با خوش رویی نه با خشونت )، به آن فرد بگویید که شما ناامید و ناراحت شده اید . چرا که شما واقعاً دوست داشتید که او را بشناسید ، شماره تلفن تان را به او بدهید و از او خواهش کنید که در فرصتی با شما تماس بگیرد . از طرف دیگر اگر طرف مقابل دعوت شما را قبول کرد بگذارید که او هم متوجه خوشحالی شما بشود و یک برنامه خاص را برای زمان ملاقات و محل آن ترتیب بدهید .

در برخی از موارد ممکن است مردان رابطه دوستی را یک تفسیر اشتباه از یک رابطه جنسی احتمالی به حساب آورند . هنگامیکه چنین اتفاقی می افتد زنان باید قصد و هدف خود را بطور واضح برای آن مرد بازگو کنند و اجازه ندهند فکر و خیالشان با ارتباط با آن طرف تباه و باطل شود .

 

گام پنجم : سپری کردن اوقات لذت بخش با یکدیگر

اگر واقعاً علاقمند به ارتباط برقرارکردن و همدردی کردن با افراد هستید احتمالاً از تعامل و برخورد با اکثر افراد لذت می برید. بنابراین تعریف و تمجید و بازخوردهای مثبتی را ارائه دهید . سعی کنید که نظرات مثبت شما از نظرات منفی شما بیشتر باشد . انتقادات مداوم افراد را از شما دور می کند . بر کمک به افراد و لذت بردن از این کار تاکید داشته باشید . خون گرم و مراقب باشید . سوالات باز و شخصی بپرسید . به گوش دادن ، همدردی کردن و بیان درد دل های خود ادامه دهید و احساسات صمیمانه خود را با یکدیگر مبادله کنید . داستان بگویید ، اطلاعات رد و بدل کنید ، موضوعات جالبی را پیش بکشید ، لطیفه تعریف کنید و به فعالیت های سرگرم کننده خود ادامه دهید .

مدت زمان لازم

ممکن است لازم باشد برای انجام هر چه بهتر این گونه مهارت ها به یک سری مطالعات و انجام یک سری نقش گذاری ها نیاز داشته باشید که این کارها چندین ساعت وقت لازم دارد . در غیر اینصورت ، 15 دقیقه وقت لازم است تا در مورد آنچه که می خواهید بگویید و انجام آن تمرین کنید . برخوردهای حقیقی وقت بیشتری را نیاز دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1399-10-04] [ 12:46:00 ب.ظ ]




  • واقعاً بخواهیم طرف دیگر را بشناسیم و دوم از موانع رایج برای ایجاد یک ارتباط شنوایی خوب اجتناب کنیم . این موانع شامل مقایسه مدام خود با کسی است که با ما صحبت می کند . (کدام یک از ما خوشکل تر و خوش تیپ تر هستیم ؟ کدام یک از ما خشن تر هستیم ؟
  • سعی در خواندن ذهن طرف مقابل (آیا او واقعاً همسرش را دوست دارد؟فکر می کند من احمق هستم و نمی فهمم که او دروغ می گوید)
  • حدس زدن اینکه بحث بعدی چه خواهد بود .
  • حذف بعضی از موارد گوش دادن تنها به برخی از موضوعات خاص و یا نشنیدن برخی از صحبت های انتقاد آمیز .
  • قضاوت در مورد سخنان افراد قبل از تمام شدن مطلب «خسته کننده است » «احمقانه است » «بدون تفکر وخصمانه است» .
  • پرواز در رویاهای روزانه خودمان .
  • به خاطر آوردن تجارب قبلی خودتان بجای توجه و گوش دادن به سخنان فرد
  • تصمیم گیری و ارائه سریع برخی از نصایح و پیشنهادات قبل از اینکه بطور کامل به سخنان فرد گوش دهیم .
  • هرگونه بحث و گفتگویی را به عنوان یک بحث عقلانی در نظر بگیریم و سریعاً به دنبال مخالفت با آن باشیم .

10) باور این نکته که شما همیشه صحیح عمل می کنید و هیچ نیازی به گوش دادن ندارید .

11) تغییر سریع موضوع و یا خندیدن در هنگامی که موضوع بسیار جدی است .

همیشه گوش دادن به صورت فعالانه آسان و ساده نیست . تمرکز ما تنها 20-15 دقیقه طول خواهد کشید و ادامه خواهد یافت . همه ما ممکن است بعد از این مدت حواسمان به جای دیگری پرت شود . اما یک شنونده خوب بحث را دنبال می کند و اگر مطلبی برایش مبهم و یا گنگ بود سوالاتی در مورد آن می پرسد . در کنار تمامی مواردی که به عنوان موانع گوش دادن به آن اشاره شد تعصب ، عقاید بسته ، دفاع و ترس را نیز بایاد برشماریم . علاوه براین ما باید آنچه را که می شنویم با توجه به موقعیت و ماهیت افراد تطبیق دهیم . باید بپرسیم : احساس سخنگو و نظرش در مورد خودش چیست ؟ او جهان را چگونه می بیند ؟ بالاخره باید به حرکات صورت و بدن وی نیز درکنار کلمات گوش دهیم و توجه داشته باشیم .

سرعت گوش دادن دو برابر سرعت صحبت کردن است . پس یک وقت اضافی را برای آنچه گفته شده و نگفته شده اختصاص دهید .

اگر قرار بود بیشتر از آنچه که می شنویم صحبت کنیم ، پس باید دو دهان و یک گوش داشتیم .

یک شنونده خوب به چشمان سخنگو نگاه می کند سرش را تکان  می دهد و در کنار وی می نشیند و سخنگو را با لبخند هایش تشویق به سخن گفتن می کند و با دقت مراقب موانع و حواس پرتی هایی که ممکن است اتفاق بیافتد است . تا پایان سخن طرف مقابل مشتاقانه به سخنان او گوش می دهد و هنگامیکه نوبت سخن گفتن وی شد آزادانه عقاید و تجارب خود را در اختیار وی می گذارد .

گام دوم:آنچه را که در پاسخ همدردی وجود دارد به خوبی درک کند.

یک شنونده خوب باید پاسخ دهد و با سخنگو بداند که شنونده حرفهای او را فهمیده است . این پاسخ همدردی نام دارد . این مرحله حتی از گوش دادن هم مهمتر است . هیچ کس کامل نیست . هیچ لزومی هم ندارد که شما کامل باشید . اما هر اندازه که یک همدرد مناسب تر باشید عملکرد بهتری خواهید داشت . اغلب هنگامی که ناراحتیم درصدد تقسیم ناراحتی و احساسات خود با دیگران هستیم . پس یک همدرد خوب بر احساسات سخنگو توجه دارد نه به رفتار و شرایط محیطی وی . به عنوان مثال : هنگامیکه با فردی که از طرف معشوقش ترد شده است صحبت می کنیم نباید بپرسیم او چه گفته است . یا چه موقع به او ظنین شدی ؟ بلکه به جای این حرفها باید به حرف های او گوش دهیم و توجه داشته باشیم و احساسات او را منعکس کنیم . واقعاً اذیت شدی یا احساس طرد و ناامیدی می کنی ؟ توجه به این گونه احساسات سخنگو را تشویق می کند که اصل مشکل خود را بیان کند . هنگامیکه ناراحت هستیم نیاز داریم که قبل از حل مشکل خود آنرا بیان کنیم و احساسات خود را در مورد آن بازگو کنیم.

درک این موضوع که تا چه اندازه موانع سر راه خوب گوش دادن می تواند ما را از یک همدردی خوب دور کند واضح و روشن است . مقیاس های زیر پاسخ های همدردی ضعیف و خوب را نشان خواهند داد (پاسخ خوب شامل عکس العمل صحیح و مناسب نسبت به آنچه که سخنگو گفته و ارائه پیشنهاداتی که ممکن است به سخنگو کمک کند است ) . قبل از اینکه ازهمدردی استفاده کنید و یک همدرد خوب باشید باید درک صحیح و واضحی از این واژه داشته باشید پس این مقیاس را به خوبی مورد مطالعه قرار دهید .

 عکس العمل ناصحیح یا پیشنهادات منحرف کننده

  • پاسخ تغییر موضوع : دوست شما در مورد تکلیف مدرسه شکایت می کند و شما می گویید دیشب کانال 2فیلم قشنگی پخش کرد .
  • پاسخ من بهتر از شما می دانم : گفتن اینگونه نظرات و ادعاها کار ما نیست . مثلاً ما نمی توانیم بگوییم که هیچ اتفاقی نیافتاده ، فردا بهتر خواهید شد یا اصلی ترین مشکل این است که مادرت تو رالوس کرده است یا تو خیلی عاشق هستی و نمی دانی او چقدر آدم احمقی است .
  • پاسخ قضاوت گونه : فردی به شما می گوید که شب قبل مقدار زیادی آبجو و مشروب خورده است . و شما به او می گویید : امیدوارم که رانندگی نکرده باشی …. می توانستی در این حالت یک نفر را به کشتن دهی . این عکس العمل ممکن است که یک عکس العمل منطقی باشد اما همدردی به حساب نمی آید.
  • پاسخ نصیحت گونه : یک فرد 35 ساله به شما می گوید که تعدادی از رفتن به کلاس درس وحشت دارند و فوراً شما به او می گویید که این افراد چه واحدهایی را باید بگیرند .به چه دانشکده ای باید بروند و چه نوع دفتری را خریداری کنند .
  • کم اهمیت جلوه دادن و یا اطمینان بخشی بی جا : همکار شما به شما می گوید که دیشب شوهرش به خانه نیامده است و شما به اوپاسخ می دهید که هر کس ممکن است اشتباه کند . امشب حتماً به خانه خواهد آمد . نگران نباش . این یک مسئله پیش پا افتاده است . هیچ وقت در مورد چنین موضوعی با من صحبت نکن .
  • تحلیل های روانشناسانه : دوست شما (مرد است ) به شما می گوید که از ازدواج کردن وحشت دارد و شما به او توضیح می دهید که این امر بدین علت است که مادرش در کارهایش بسیار دخالت می کند و او می ترسد که همسرش نیز همانند مادرش در کارهای او دخالت کند . ممکن است این قضاوت درست باشد . اما اجازه دهید که او خودش به این نتیجه برسد.
  • پرسش وسوال کردن : یکی از دوستان به مشکلاتی که در زمینه ازدواج دارد اشاره می کند شما شروع به بازجویی و استنطاق می کنید . آیا با هم صحبت کردید ؟ آیا با هم بیرون رفتید ؟ روابط جنسی چطوری است ؟ سوالات کنترل کننده می پرسید و گفتگو را هدایت می کنید (خیلی بد است ) اجازه دهید که فردی که سخن می گوید داستانش را آنطور که خود می خواهد بیان کند . (ازطرف دیگر سوالاتی که به دنبال روشن کردن موضوع هستند سخنگو را از ادامه صحبت ها و بیان درد دل خویش باز می دارد .
  • گفتن داستان خود : ممکن است مشکلات دوستتان شما را به یاد تجربه مشابهی که قبلاً خود داشته اید بیاندازد . ما مسئول برخی از رفتارهایی هستیم که همدردی به حساب نمی آیند .

یک پاسخ همدردی صحیح باعث تسخیر روح و ماهیت اصلی احساسات سخنگو می شود .

خودتان را به جای آنها بگذارید . توصیه های شما دقیقاً انعکاس دهنده آنچه که سخنگو به شما گفته است ، می باشد . مختصر و مفید باشد . از کلمات ساده ای که متعلق به خود شما است و تشریح و توصیف نامیده می شود استفاده کنید . در غیر اینصورت اینطوربه نظرمی رسد که شما طوطی وار سخن می گویید و با این روش کسی که با شما صحبت می کند می فهمد ک شما به اوتوجه دارید و برای او نگران هستید . این نکته بسیار مهم است که هیچ

پایان نامه و مقاله

 کس نمی تواند یک همدرد مناسب درهر زمان ممکنه باشد وپاسخ صحیح همدردی را به طرف مقابل ارائه کند . مرتباً امتحان وآزمایش کنید چرا که جملات بیان همدردی به صورت سوال هستند . به عنوان مثال وقتی شما می گویید حال شما خوب نیست درواقع شما می پرسید ناراحت هستی درست می گویم ؟ وقتی که در پاسخ دادن سریع نیستید. هیچ اشکالی ندارد ، چرا که به سخنگو و کسی که با شما صحبت می کند این فرصت را می دهد که فوراً صحبت های خود را جمع بندی کند و در مسیر صحیح هدایت کند تا شما این امکان را پیدا کنید تا با او هم قدم باشید . پس ارائه یک سری پیشنهاداتی که انعکاس دهنده درک شما از آنچه که گفته شده است باشد بسیار مهم و ضروری است . اگر دو یا سه دقیقه سخنگو هیچ پیشنهاد و توصیه ای را از طرف شما دریافت نکند نخواهد فهمید که شما در چه فکری هستید و ممکن است علاقه خود را برای بیان و ابرازاحساساتش از دست بدهد و ممکن است به این نتیجه برسد که شما آنچه که او گفته اصلاً نفهمیده اید .

یک دوست خوب کسی است که شما بتوانید آنچه که در دل دارید را به او بگویید . بتوانید غم و خوشحالی را با یکدیگر تقسیم کنید . دست یکدیگر را بگیرید و اندوه ها را کناربزنید . آنگاه اصل سخنانی را که به یکدیگر  می گویید را متوجه شوید .

مدت زمان لازم

احتمالاً چند ساعت نقش بازی کردن با دوستانتان برای ارائه یک پاسخ همدردی و آگاهی از احساسات با بهره گرفتن از پرسش ها و قضاوت در مورد خوبی و بدی سخنگو ، توجه به آنچه که بعداً خواهد گفت و فکر کردن به مباحثی که ذکر شده کافی خواهد بود . اما ترک کردن عادات اجتماعی و روش های قدیمی مشکل است . به همین علت است که تمرین در شرایط واقعی زندگی بسیار لازم و ضروری است . در حقیقت ، تخمین لازم برای یک همدرد خوب بودن ناممکن است چرا که تقویت این مهارت هیچوقت پایان نمی پذیرد . اما اگر هر روز تمرین کنید، تغییرات مهم و عمده ای را در تعاملات صمیمانه خود ظرف یک یا دو هفته مشاهده خواهید کرد. هیچوقت به سطح تکمیل این مهارت ها نمی رسیم . چون رفتارهای بشری بسیار پیچیده اند . افراد بسیار متفاوت هستند ، روابط آنها بسیار پیچیده و بغرنج است ، و دانش روانشناسی بسیار وسیع و گسترده است . هرچه که بیشتر بدانید بهتر عمل خواهید کرد .

مشکلات رایج

اگر چه این راه یکی از بهترین راه های پاسخ در هنگام بروز مشکل است اما در هنگام استفاده از این روش و بروز برخی از سوء تفاهم ها خطراتی در مورد این روش وجود دارد.

  • هنگامیکه با فردی همدردی می کنید ازفردی می خواهید که آنچه را که در دل دارید به شما بگوید . هرگز زمانیکه واقعاً قصد کمک به فرد را ندارید این کار را انجام ندهید . اگر ده یا پانزده دقیقه فرصت دارید . بگذارید که سخن گو از این زمان کوتاه شما مطلع شود (به فرد بگویید که فرصت زیادی برای کمک به او ندارید ).
  • این احتمال وجود دارد که سخنگو پس از اینکه با شما صحبت کرد و مشکلش را دوباره به خاطر آورد احساس ناراحتی کند و فکر کند که حالش بدتر شده است. این حالت مخصوصاً در مورد افراد افسرده و عصبانی اتفاق می افتد . امیدواریم که ناراحتی و تنفر (با سخن گفتن ) ابراز گردد و به موجب آن سخنگو بتواند برای حل مشکل ویا حداقل تشخیص بحرانی قدمی بردارد . اما گاهی اوقات بعد از دو یا 3 ساعت به جای توجه به پاسخ های همدردی طرف مقابل و شنونده هنوزهم بر ناراحتی و عصبانیت خود پافشاری می کنند . بسیاری از شنوندگان و همدردان نهایتاً موضوع را به سمت راه حل های احتمالی موجود می کشانند و اما این کار هم فایده ای ندارد . اغلب اوقات اگر به گوینده اجازه دهید که تمام آنچه را که در دل دارد بازگو کند آنگاه وی حاضر به شنیدن راه حل ها و توصیه های شما می شود .
  • گاهی اوقات فعالیت های همدردی آنقدر خوب عمل می کند که فرد گوینده از واکنش های شنونده و پاسخ های همدردی او به خوبی استفاده می کند و صحبت و مصاحبه را به راه حل های درمانی خوبی می کشاند . مهارت در اینگونه ارتباطات بسیار مهم است .
  • سخنگو ممکن است دچار این اشتباه شود که واکنش صحیح شما در برابر احساسات وی به منظور توافق شما بر عقاید و حالات درونی اوست. اغلب (نه همیشه) لازم است که این عدم تفاهم و درک ناصحیح را درست کنید . این کار باید بطور مختصر انجام گیرد . پس به سخنگو این اجازه و فرص را بدهید که شما را بشناسد و این نکته را درک کند که وی با شما متفاوت است آنگاه واکنش های همدردی را بهتر قبول می کند .
  • به عنوان یک فرد معالج ممکن است شما پاسخ های همدردی گوناگون و زیادی را ارائه دهید اما ممکن است که احساسات درونی خود را کمتر ابراز و آشکار کنید . اما به عنوان یک دوست بیان احساسات و حل مشکلات به همان اندازه که طرف مقابل ابراز داشته است از اهمیت زیادی برخوردار است . در غیر اینصورت به یک رابطه درمانی یک طرفه خواهید رسید .
  • وقتی که گوینده جزئیات مشکلش را بازگومی کند ممکن است شما تصور کنید که شما هم باید چیزهای بیشتری بگویید . اما همین اندازه که علاقه و اشتیاق خود را نسبت به سخنان او بیان دارید و نشان دهید ، کافی است . چندین کلمه که نشان دهنده این باشد که شما از نظر احساسی با فرد سخنگو موافق هستید ، کافی است .
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:46:00 ب.ظ ]




  • ابراز واضح ومستقیم عصبانیت بدون اینکه طرف مقابل و یا خود شما و یا اتباطات شما صدمه ای از این بحث و گفتگوها ببیند . یک راه ممکن این است که اجازه دهید کسی که دوستش دارید (یا دوست شما ) بداند که چرا شما عصبانی شده اید ؟
  • اجازه ندهید که یک فرد منفعل که عصبانیت خود را در خود فرو می برد و یا یک پرخاشگر بدون کنترل باشید . بلکه طوری رفتار کنید تا قادر باشید احساس واقعی خود را ابراز کنید .
  • به نشانه ایی که بیان می دارند اتفاق ناخوشایندی افتاده پاسخ دهید و در ارتباطات خود تغییراتی ایجاد کنید تا از این طریق عشق و علاقه بین شما بتواند رشد پیدا کند.

گام ها

گام اول : گام ها و قوانین جدال عادلانه را به خوبی یاد بگیرید.

گام های بعدی شامل قوانین پایه ای هستند که برای افزایش تاثیر جدال عادلانه طراحی شده اند . شما باید این مراحل را یاد بگیرید و قبل از اینکه عصبانی شوید تمریناتی با این مهارت ها انجام دهید . این ماهیت بشر است که به صورت ناعادلانه با یکدیگر به جنگ و مجادله بپردازند . بنابراین ما نیاز داریم که چگونگی جدال عادلانه را با یکدیگر تمرین کنیم و رفتارهای خود را بهبود ببخشیم تا هنگامیکه عصبانی می شویم به یک انسان کثیف تبدیل نشویم .

علاوه بر این ، شریک ویا همسر شما هم باید این مراحل را بداند تا یک جدال عادلانه با هم داشته باشید . اگر همسر شما از این گام ها و روش ها اطلاعی نداشته باشد ممکن است قبل از اینکه شما یک جدال عادلانه را شروع کنید از کوره در برود و صحنه را ترک کند .

گام دوم : در مورد آنچه که مجادله می کنید مطمئن باشید .

وقتی عصبانی می شوید باید تصمیم بگیرید  که آیا این موضوع ارزش عصبانی شدن را دارد یا خیر ؟ ازخود سوالات متعددی بپرسید . من چه رفتاری را می خواهم تغییر دهم ؟ آیا این رفتار واقعاً همان رفتاری است که من برای آن ناراحت شده ام ؟ اگر نه چه چیزی واقعاً من را ناراحت و عصبانی می کند ؟ اگر واقعاً در مورد آنچه که من را آزار می دهد مطمئن هستم . آیا عکس العملی فرای آنچه که واقعاً موجود است دارم یا خیر ؟ آیا رفتار من اغراق آمیز است ؟ آیا هدف من تغییر و اصلاح است ؟ یا نه تنها می خواهم طرف مقابل و همسرم را آزار و اذیت کنم ؟ اگرمطمئن شدید که موضوع مد نظر شما ارزش بررسی و درگیر شدن را دارد پس سریعاً درمورد آن بحث کنید و آنرا فراموش نکنید .

گام سوم : یک زمان مشخصی را برای مجادله برای ایجاد تغییر اختصاص دهید .

بطور واضح ، این روش یک حرکت اساسی از جدال های معمولی است که هنگام عصبانیت اتفاق می افتد . برای یک جدال عادلانه شما باید طغیان های خود جوش درونی خود را کنترل کنید . حتی ممکن است یک ساعت و یا بیشتر از وقت خود را صرف این موضوع کنید .

بعد از اینکه تصمیم به نزاع گرفتید دریک ساعت مشخصی و دریک مکان خصوصی خلوت کنید . تنها بگویید می خواهم احساس خودم را در مورد ……..بیان کنم و تغییراتی را که می توانم ایجاد کنم را بررسی کنم . زمان کافی را به این امر اختصاص دهید . هنگامیکه می دانید بیش از یکی دو ساعت وقت برای بررسی این موضوع لازم است نگویید یک و یا دو دقیقه وقت کافی است . اگر لازم بود با یکدیگر نزاع کنید . هرچه سریعتر بر سر مشکلات بروید خشم خود را فروننشانید ( نبلعید ) تا اینکه منجر به انفجار شود . شما برای دنبال کردن قوانین به کنترل کافی بر احساسات خود نیاز دارید .

گام چهارم : بطور واضح و روشن بیان کنید که چه رفتارهایی رادوست ندارید .

درتوصیف رفتارهای ناخوشایند همسرتان هیچگاه اغراق گویی نکنید.همسر شما این حق را دارد که قبل از اینکه شما سخنان و عصبانیت خود را ابرازکنید بداند که واقعاً برای چه عصبانی هستید .

گام پنجم : برای بیان احساسات خود از جملاتی که با من شروع می شود استفاده کنید .

اکنون می توانید عصبانی شوید . مستقیم بر سر اصل مطلب بروید . احساسات خود را بصورت صادقانه و باز ابراز کنید . اما از جملاتی که با من آغاز می شوند استفاده کنید . این نکته را روشن کنید که مسئولیت تمامی احساسات خود را بر عهد گرفته اید . از سرزنش کردن ، صدا کردن با اسم و رد کل فرد مثلاً بگویید که تو بطور باورنکردنی احمقی بپرهیزید . بر سرموضوع خود بمانید و تنها به حول و حوالی آن موضوع تاکید داشته باشید . عصبانیت خود را تنها به فردی که با آن درحال گفتگوهستید نشان دهید . این عصبانیت را به دیگران و یا افراد و یا موسسات دیگر ربط ندهید . همچنین بر سر همین احساس فعلی خود مجادله کنید . ناراحتی های گذشته را که با فرد مقابل و همسر خود داشته اید پیش نکشید . در یک درگیری و مجادله شدید تلاش ما بر این است که هرگونه توهین و هرگونه بی احترامی را که فکر می کنیم همسر ما را بیشتر آزار و اذیت می دهد اعمال می کنیم . این گونه تبادلات کلامی بر روابط و ارتباطات شما اثر منفی و مخربی خواهد گذاشت . نقطه ضعف های طرف مقابل را به رخ او نکشید .

احتمالاً مهمترین و اصلی ترین قانون برای مجادله عادلانه دانستن محدوده احساساتی همسر و باقی ماندن در این محدوده است . برای هرکدام از ما برخی از مشکلات و یا نظرات منفی قابل تحمل نیست اما برخی دیگر اصلاً قابل تحمل است و مانند گلوله تنگ بر قلب ما است به عنوان مثال گریه کردن ، فریاد کشیدن ، قطع و ترک استماع ، ترک کردن محل گفتگو و یا تنفر آزار دهنده است . هیچگاه نباید تیری را به قلب کسی شکار کنیم . این گونه مجادله ها ، نزاع های کثیف هستند . وقتی که عصبانی هستیم باید از همسر خود خواهش کنیم که اگر حرف آزار دهنده ای را در مورد او به میان آوردیم وی ما را با علامتی مطلع سازد . بی توجهی به احساسات طرف مقابل ظالمانه و احمقانه است . همسر ما باید از صداقت ما اطمینان حاصل کند . این اطمینان ممکن است بالابردن دست هنگام ناراحتی و آزردگی وی باشد .

طرفی که مورد حمله قرارمی گیرد باید به سخنان طرف دیگر گوش دهد همدردی کند و از این سخنان چیزهایی  را یاد بگیرد . وقتی که تجارب کافی را در رابطه با این موضوع دریافت کردید می توانید آنگاه نوع و شیوه ابراز احساسات همسرتان در هنگام نگرانی و عصبانیت را تشخیص خواهید داد . ممکن است همسر شما با صدای بلند صحبت کند ، بدزبانی کند ، فریاد بکشد و اتهاماتش را مرتب تکرارکند . اگر توانستید که فورانات احساسی را به

پایان نامه

 عنوان علامتی برای تشخیص ناراحتی و علاج آن و یا به عنوان نشانه ای برای حل مشکل در نظربگیرید آنگاه صحبت های همسرتان وشاید اتهامات و بدزبانی های وی برای شما قابل تحمل تر خواهد شد . از انتقادات ناراحت نشوید و خود را برای حل مشکل واختلاف مشتاق نشان دهید . هیچگاه وانمود نکنید که نسبت به موضوع مورد بحث بی تفاوت هستید .

هرزوجی یک شیوه مجادله دارند . این شیوه ها ممکن است از یک تعاملات و عکس العمل های کنترل شده و معقول (ممکن است زوجی احساسات شدید خود را درخلوت بروز دهند ) تا تخلیه شدید احساسی گسترده باشد . (در این حالت هم باید قوانین و گام ها را دنبال کرد ) دربرخی از موارد طرفی که عصبانی است نیازمند چند دقیقه شکایت کردن است و ممکن است برای بیان عصبانیت خویش از شما 5 دقیقه فرصت بخواهد . درچنین مواردی ، یک فرصت زمانی را تعیین کنید (کوتاه باشد) . در این مدت تنها فرد عصبانی می تواند صحبت کند ، پس از پایان این جلسه هیچکدام از طرفین حق صحبت کردن درباره آن موضوع را تا نیم ساعت ندارند .

گام ششم : تغییرات رفتاری خاصی را که شما به دنبال آن هستید را بیان کنید .

به دنبال تغییرات ممکنه و عملی باشید و با عصبانیت چیزی را از همسرتان تقاضا نکنید . تنها به فکر خودتان نباشید . تنفر خود را نسبت به مسائلی که همسرتان قادر به تغییر آن است نشان ندهید . مانند شکل بدنی ، هوش ، اساس شخصیتی و غیره . خواستار تغییر در احساسات و نگرش وی نباشید . مثلاً این قدر مخالف نباش . دقیق تر باش . این درخواست ها بسیار مهم هستند. به جای این درخواست ها ، رفتارهای خاصی را مدنظر قرار دهید . مثلاً بگویید من را با اسم صدا نزن یا وقتی که قرار ملاقاتی داریم دیر نکن .

گام هفتم : دلائل و عواقب تغییرات درخواستی خود را مشخص کنید .

بحث های خود را حول تغییرات درخواستی ادامه دهید . همچنین بیان کنید که اگر این تغییرات ایجاد شد احساس شما چگونه خواهد بود و یا چه کاری را انجام خواهید داد و نیز درصورتی که این تغییرات ایجاد نشود چه اتفاقی می افتد . به خاطر داشته باشید که فعالیت های تشویقی و ارائه پاداش بهتر از تنبیه عمل می کند .

گام هشتم : در مورد قراردادها و تعهدات خود بحث و گفتگو کنید .

مطمئن شوید که این توافقات به خوبی فهمیده شده است . تا به اینجا طرفی که عصبانی بوده است صحبت می کرده . از اینجا طرف مقابل شروع به صحبت می کند . هر دو باید به یک اندازه صحبت کنند . طرفی که عصبانی است هیچ برتری ومزیتی در این باره ندارد . شنونده نباید موضوع را کوچک بشمارد و یا عصبانیت و احساسات همسر خود را مورد انتقاد قرار دهد . مثلاً بگوید تو واقعاً برای چه این قدر ناراحتی ؟ این بسیارمسخره است یا موضوع را بزرگ کنی ، خدای من تو با خصومت به این موضوع نگاه می کنی ، این طور نیست ؟ اگر

همسر شما سرسخت و مقاوم بود بهترین پاسخ استفاده از جملاتی است که با من شروع می شود مثلاً وقتی که تو من را جدی نمی گیری من بسیار ناامید می شوم. هنگامی که تو به من مانند یک بچه نگاه می کنی احساس می کنم که به من توهین شده است . اگر عصبانیت شما بسیار شدید باشد مذاکرات خود را به جلسه دیگری موکول کنید . موضوع عصبانیت خود را مطرح کنید و چند هفته بعد دوباره بر سر آن بحث کنید . جلسه بعدی را زودتر بگذارید .شنونده نیز می تواند تغییرات پیشنهادی و شرایط خود را مطرح کند . هر دو طرف باید از تقاضا و امر اجتناب کنند . هیچ بایدی وجود ندارد . با برطرف شدن عصبانیت و تلاش ج

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




  • شخصیت شما رشد کرده و تکامل یابد .
  • مسئولیت کیفیت روابط خود را با دیگران بپذیرید .
  • اگر احساستان را بیان نمایید مجبور نخواهید بود آن کاری را که نمی خواهید انجام دهید .

و به قول رالف والد و امرسون :

جایگاه و مقامی را که حق مسلم خود می دانید کسب کنید و شاهد تن در دادن مردم به آن باشید .

رفتار پرخاشگرانه :

رفتار پرخاشگرانه را نباید با رفتار قاطع یکی دانست وقتی که شما نیازها ، افکار و احساس خود را از طریق اعمال زور و قدرت به دیگران بیان می نمایید و حقوق دیگران را نادیده میگیرید در واقع پرخاشگرایانه رفتار کرده اید .

رفتار غیر قاطع :

وقتی شما منفعل عمل می کنید و افکار و احساس ها و نیازهای خود را بیان نمی نمایید . و در واقع خودتان را نادیده گرفته وبه دیگران اجازه می دهید که نیازها و خواسته هایشان را به شما تحمیل کنند غیر قاطع عمل کرده اید .

موانع در راه عملکرد قاطعانه :

  • عزت نفس پایین : سازنده عزت نفس احترام به خود می باشد .
  • ناتوانی در برخورد با مشکلات : افرادی که از درگیری می ترسند در موقعیت های استرس زا از برخورد قاطع پرهیز می کنند .
  • مهارت های ارتباطی ضعیف : ناتوانی شما در پاسخ به موقعیت های مختلف منجر به بروز افکار منفی و اضطراب می گردد.

برای قاطع شدن ابتدا باید عزت نفس خود را بالا ببریم :

تعداد خود گفتارهای مثبت را در مورد خود افزایش دهید (من می توانم مفاهیم جدید را خیلی سریع یاد بگیرم ).

به خاطر گفتن گفتارهای مثبت به خودتان پاداش دهید من آن کتاب جدید را که مدت ها می خواستم می خرم . بخاطر گفتن گفتارهای منفی خودتان ا تنبیه کنید . به محض رسیدن به خانه تمام درختان را هرس می کنم .

آبراهام لینکلن می گوید : دشوار است که فردی را تحقیر نمود که احساس ارزش می کند و خودش را به خداوند بزرگی منسوب می داند که او را خلق کرده است .

بامشاهده کردن رفتار خود و پیامدهای مثبت آن عزت نفس ما افزایش می یابد.

پیش بینی خود را تغییر دهید : یعنی همان چیزی اتفاق می افتد که انتظار آن را دارید و انتظارات شما مثبت یا منفی برآورده خواهد شد.

 

پایان نامه و مقاله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیام من :

من : شامل توصیف چگونگی احساس شما و نشان دهنده شرایطی است که شما در آن شرایط چنین احساسی داشته اید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:45:00 ب.ظ ]




علی رغم اینکه نهاد دیه با تصویب قانون دیات به طور رسمی وارد حقوق کیفری ایران گردید و با وجود اینکه منابع اصلی آن در دسترس است، هنوز زوایای مختلف آن بر ما پوشیده است و فلسفه بسیاری از احکام مربوط به دیه در هاله­ای از ابهام قرار دارد و پاسخ قانع کننده ­ای برای پرسش­های جای گرفته در ذهن نخواهیم داشت، از جمله می­توان به مواردی اشاره کرد که ماهیت واقعی دیه چیست؟ چرا دیه منحصر در شتر، گاو، گوسفند، دینار، درهم و حله است؟ چرا مقدار این مصادیق میان سه نوع جنایت عمدی، شبه عمدی و خطای محض مساوی است؟ چرا عاقله در قبال عمل دیگری مسئول است؟ و پرسش­هایی از این دست. با تصویب قانون مجازات اسلامی در سال 1375 و مباحث مربوط ب هدیات تحت عنوان کتاب چهارم مجدداً همان نقایص مشاهده می­ شود و به نظر می­رسد بعضی از مواد به صورت تعبدی و مفرطانه از نوشته­های فقهی وارد حقوق کیفری ایران شده است و اندیشه­هایی که فقها در آن به نتیجه قاطعی نرسیده ­اند، به عنوان دیدگاه مسلم شرعی تدوین یافته است و به جای قواعد کلی به ذکر مثال و مصداق بسنده شده است که لزومی به ذکر آنها نبود، البته هدف این نیست که بگوییم نظام دیه در آن زمان دارای ایراد بود بلکه برعکس، با بررسی قوانینی که عیناً از فقه استخراج شده است می­توان چنین نتیجه گرفت که نظام دیه در آن دوران بسیار پیشرفته بوده است. اما مشکل اینجاست که با پیشرفت جوامع نیاز ها و سلایق و موضوعات مبتلا به عرف جامعه دگرگون شده و ممکن است مواردی که تا چند سال پیش یکی از مسائل مهم و اساسی به شمار می­رود هم اکنون به دست فراموشی سپرده شود و کاربردی نداشته باشد، مانند ضمان عاقله که در زمان خود با وجود زندگی قبیله­ای نظامی پیشرفته محسوب می­شد اما در حال حاضر با تغییر سبک زندگی دیگر نمی­توان بستگان جانی را ملزم به پرداخت دیه نمود فلذا می­بایست نهاد جدیدی همچون بیمه جایگزین آن شود.

با توجه به موارد گفته شده ضرورت تحقیق در آن است که با تحلیل مواد و مباحث مربوط به آن بتوان به ضعف و قوت نظام دیه پی برد.

ب)اهداف تحقیق

از جمله اهدافی که در این رساله مدنظر بوده است به شرح ذیل می­باشد.

1- چگونگی شکل گیری نظام دیه نزد جوامع بدوی و پرداختن به فلسفه دیه تا تأسیس آن توسط اعراب جاهلی و امضا آن توسط شارع اسلام به مثابه دیگر

2- شناخت ماهیت واقعی دیات در مورد اینکه دیه مجازات است یا جبران خسارت یا تلفیقی از آن دو.

3- بررسی و ارزیای نقاط قوت و ضعف سیاست کیفری ایران در خصوص دیات.

4- تطبیق نظام دیه ایران در حقوق کیفری ایران و فقه حنفی.

5- ارائه پیشنهاد جهت رفع مشکلات مواد مربوط به دیات و بیان نارسایی­هایی فراوانی وجود دارد که می­طلبد مباحث مربوط به دیه بروز رسانی شود.

ج)پرسش­های تحقیق

1- آیا دیه از احکام تأسیسی است یا امضایی؟

2- مصادیق دیه طریقیت دارند یا موضوعیت؟

3-در چه مواردی بین دیدگاهای فقه حنفی با فقه امامیه تفاوت وجود دارد؟

 

پایان نامه و مقاله

 

4-آیا مسائل مربوط به دیات با جامعه امروزی هم­خوانی دارند؟

د)فرضیه ­های تحقیق

1- دیه از احکام امضایی می­باشد که توسط شارع مقدس امضا شده است.

2- مصادیق دیه از آن جهت که هیچ یک اصل نمی­باشند و می­توان هر یک را به عنوان دیه پرداخت نمود، طریقیت دارند.

3- در خصوص تعریف دیه و ارش، مصادیق دیه، ضمان عاقله، مهلت پرداخت دیه و ماهیت دیه میان نظام حقوق کیفری ایران و فقه حنفی اختلاف وجود دارد.

4- عدم جامعیت در جبران خسارت نشان­دهنده عدم هم­خوانی دیه با جامعه امروزی می­باشد.

ه)سازمان دهی تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:44:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم