پایان نامه نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفهای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی |
دانشگاه تهران
|
دانشكده علوماجتماعی
نقش آموزشهای رسمی فنی و حرفهای
در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی
مطالعه موردی شهرستان قائمشهر
تهیه و تدوین :
استاد راهنما : دكتر مصطفی ازكیا
استاد مشاور : دكتر منصور وثوقی
موضوع:
ـ بررسی نقش آموزشهای رسمی (كلاسیك) فنی و حرفهای در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی، تأثیر این فعالیتها در توسعة منطقه.
ـ تأثیر آموزش در ایجاد اشتغال، كیفیت محصول، افزایش درآمد، كاهش مهاجرت ، بیكاری و ناهنجاریهای اجتماعی در شهرستان قائمشهر در یک دورة 5 ساله (82 ـ 1378)
مسأله و سؤال تحقیق:
ـ آموزش افراد و پرورش استعدادها و تربیت نیروی انسانی خلاق، ورزیده و دارای تخصص چه تأثیری در توسعه دارد.
ـ نهادهای آموزشی چگونه میتوانند با افزایش كارآیی افراد، زمینهساز مشاركت بیشتر مردم در تحولات و در نهایت، توسعه اقتصادی و اجتماعی كشورها باشند.
ـ با توجه به رشد سریع جمعیت و عدم توانایی بخش كشاورزی در جذب نیروی انسانی مازاد، چه راهكارهای دیگری برای جذب این افراد وجود دارد.
ـ ایجاد چه فعالیتهایی میتواند در كنار بخش كشاورزی و به صورت مكمل این بخش، نقش عمدهای در اشتغالزایی، كاهش فقر و بیكاری و جذب افراد و نیروی انسانی آماده به كار داشته باشد و به درآمدزایی و توسعه منجر شود.
ـ چه زمینهها و استعدادهایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد كه بتواند با جذب نیروی كار مازاد، مانع از مهاجرت افراد و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن بشود.
ضرورت و اهمیت موضوع:
این تحقیق از آن جهت اهمیت دارد كه به موضوع اشتغالزایی در كنار بخش كشاورزی میپردازد و با بررسی فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه مورد مطالعه، به كمك بخش كشاورزی میشتابد و ضعف و ناتوانی این بخش در جذب نیروی كار مازاد را پوشش میدهد و با ارائه راهكارهایی مناسب، توسعه این فعالیتها را هدف قرار میدهد كه در نهایت منجر به ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، كاهش بیكاری و مهاجرت، كاهش ناهنجاریهای اجتماعی، بكارگیری سرمایههای اندك و توسعه منطقه میشود و درصدد تحقق این اهداف با كمك این اهداف نهادهای متولی آموزشهای رسمی و فنی و حرفهای برمیآید.
اهداف تحقیق:
اهداف این تحقیق در ابعاد كلی آن، بررسی جایگاه و نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی و بررسی اثرات اقتصادی ـ اجتماعی توسعه این فعالیتهای در منطقه و شناسایی اقداماتی كه میتواند به توسعه این فعالیتها كمك كند. اهداف اختصاصیتر این تحقیق، بررسی فعالیتهای غیركشاورزی شهرستان مورد مطالعه از نظر تعداد، میزان اشتغالزایی، افزایش درآمد، میزان جذب نیروی كار مازاد، پیشگیری از مهاجرت، نوع فعالیتها،میزان سرمایهگذاری، میزان بازدهی واحد، توزیع جغرافیایی آن و بررسی رابطه آموزش با میزان موفقیت و توسعة این فعالیتهاست.
محدودة جغرافیایی و زمانی تحقیق:
محدودة جغرافیایی تحقیق، تمامی روستاهای شهرستان قائمشهر به دلیل پراكندگی كارگاه های مورد مطالعه در سطح روستاهای شهرستان بود، به لحاظ موضوع و محدودة زمانی، تمامی كارگاه هایی كه مجوز احداث آنها در فاصله سالهای 1378 تا 1382 صادر شده بود. به عنوان جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت.
مشكلات و محدودیتهای تحقیق:
عمدهترین موانع و مشكلات تحقیق، یكی دسترسی به كارگاه ها و جمع آوری اطلاعات به دلیل پراكندگی جامعه آماری و دیگری، مشكل برقراری ارتباط به دلیل بیاعتمادی پرسششوندگان به محقق و عدم آشنایی آنان با تحقیق و ضرورت و اهمیت آن در بهبود وضعیت آتی بود. از دیگر مشكلات میتوان به فقدان آمار و ارقام روزآمد اشاره كرد.
چارچوب نظری تحقیق:
در انجام این تحقیق، از نظریههای مختلفی استفاده شده است و از مفاهیم عمدة هر نظریه در مطالعه موضوع و ارائه فرضیات استفاده شده است. عمدهترین نظریات استفاده شده در این تحقیق و مفاهیم عمدة هریک به شرح جدول خلاصه شده است:
چارچوب مفهومی تحقیق (مدل نظری)
نظریه | مفاهیم مورد استفاده | صاحب نظریه | متغیر مورد سنجش | شاخص | سطح سنجش |
پیشرفت اقتصادی | افزایش بازده، افزایش درآمد، گسترش عقل معاش، آموزش | آدام اسمیت |
درآمد آموزش |
بازده
درآمد تحصیلات |
رتبهای
فاصلهای |
كیفیت زندگی | افزایش كیفیت زندگی
افزایش ثروت ملل افزایش هوش و آگاهی كسب آمادگی افراد |
آلفرد مارشال | میزان رضایتمندی از زندگی | رضایتمندی از:
درآمد ، ثروت، سواد ، شغل |
اسمی
رتبهآی |
مدیریت علمی | پاداش برای كار خوب
تعیین وظایف(تقسیمكار) بكارگیری افراد ماهر آموزش كاركنان |
فردریک تیلور (تایلور) | پاداش مادی
مهارت آموزش |
میزان پاداش
میزان مهارت نوع مهارت میزان تحصیل |
اسمی
رتبهای |
آموزش و پیشرفت | رابطه آموزش و تولید
رابطه نظریه و عمل همزمانی آموزش و آموزاندن رابطه كار فكری و كاردستی |
پائولو فریره | آموزش
تولید دورههای آموزش كارهای عملی طرحهای نو |
نوع تولید
نوع دورههای آموزشی طرحهای تازه |
اسمی |
آموزش و توسعه | آموزش سازمان یافته
اشتغال مولد آموزشهای رسمی و غیررسمی رابطه آموزش و نیاز مردم |
مایكل تودارو | آموزش رسمی
اشتغال نیاز مردم |
دورههای آموزش
كاربرد محصول تولیدی میزان اشتغال تعداد شغل |
رتبهای
اسمی فاصلهای |
نوسازی | نوسازی انسان، شهرنشینی
تعلیم و تربیت صنعتی شدن وسایل ارتباط جمعی |
آلكس اینكلس | شهرنشینی
سوادآموزی وسایل ارتباطی |
محل زندگی
میزان سواد دورههای آموزشی وسایل ارتباطی مورد استفاده |
اسمی
رتبهای |
اشاعة فرهنگی | دسترسی به رسانهها، شهرنشینی، سوادآموزی، مشاركت، همدلی | دانیل لرنر | وسایل ارتباطی
شهرنشینی سوادآموزی همدلی كارگروهی |
وسایل ارتباطی مورد استفاده
محل زندگی میزان تحصیلات میزان همدلی میزان مشاركت |
اسمی
رتبهای |
نیاز به پیشرفت | انگیزة پیشرفت (میل و نیاز به پیشرفت)، كارآیی و سرعت بالا در انجام كار، خوب انجام دادن كارها | دیوید مككلهلند | انگیزة پیشرفت، كارآیی، احساس مسئولیت | انگیزههای انجام كار
میزان كارآیی استاندارد محصول سرعت انجام كار |
فاصلهای
رتبهای |
تجربیات سایر كشورها :
علاوه بر نظریات مورد اشاره، مطالعات و تحقیقات انجام شده دربارة موضوع و تجربیات سایر كشورهای دنیا در زمینه چگونگی و شیوههای توسعه اشتغال غیركشاورزی و طرحهای اشتغالزایی و خوداشتغالی نیز مورد بررسی قرار گرفت كه عمدهترین این تلاشها، تجربیات و مطالعات عبارتند از:
1ـ اشتغال روستایی در چین:
انتقال نیروی كار مازاد بخش كشاورزی در مشاغل مرتبط با كشاورزی نظیر دامداری، پرورش ماهی، مرغداری، جنگلداری و سایر زمینههای كشاورزی در محل سكونت آنها، جذب كارگران اضافی در مراكز صنعتی، اشتغال روستائیان در مشاغل خدماتی (حمل و نقل ، تعمیرات، بانكداری و ساختمانسازی) و استفاده از سرمایههای شهری برای جذب نیروی كار مازاد روستایی.
2ـ هندوستان :
حمایت از صنایع كوچك روستایی، برنامه اشتغال روستایی ملی و طرح ایجاد دهكدة تولید صادراتی.
3ـ سریلانكا:
برنامههای رفاه اجتماعی (آموزش و بهداشت رایگان، سوبسید مواد غذایی)، برنامههای افزایش تولید (توسعه آبیاری، تقسیم اراضی، اعطای تسهیلات بانكی، سوبسید)، برنامه توسعه فقرا، كاهش مهاجرت و ایجاد مراكز صنعتی، برنامه بیدارسازی روستایی، پروژه توسعه روستایی یكپارچه و طرح برقرسانی روستایی.
4ـ بنگلادش:
برنامه بهبود تكنولوژی در دو بخش كشاورزی و غیركشاورزی، ایجاد مؤسسه صنایع روستایی و خانگی با محوریت صنایع كوچك خانگی، تأسیس شهركهای صنعتی و فراهم آوردن امكانات زیربنایی.
5ـ تایوان :
ایجاد مناطق صنعتی در نواحی روستایی، توسعه خدمات اجرایی ـ تفریحی، وامهای بلندمدت و كمبهره، دورههای آموزشی برای تغییر شغل كشاورزان و ارائه خدمات كاریابی.
6ـ اندونزی :
آموزش مهارتهای فنی و حرفهای در زمینة صنایع خانگی و روستایی، آموزش ارتقای بهرهوری و كارفرمایی، توسعه زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و تشویق صنایع خانگی.
7ـ مالزی:
گسترش زمینهای جدید و افزایش مقیاس آنها (3 هكتار) ، برنامههای صنعتی شدن با هدف تغییر ساختار اقتصادی، تدوین سیاست ملی كشاورزی و استفاده از تكنولوژی جدید.
8ـ نپال:
برنامة ایجاد اشتغال از طریق توسعه صنایع خانگی و روستایی، استفاده از تكنولوژی كاربر به جای مكانیزاسیون، توسعه كشاورزان خردهپا، آموزشهای حرفهای، گسترش تحقیقات كار، توسعه مناطق دورافتاده، توسعه زنان و اجرای طرحهای جامع روستایی.
9ـ پاكستان:
ایجاد تعدادی مراكز رشد برای ارائه خدمات اساسی و توسعه فرصتهای شغلی و ایجاد نظام حكومت محلی یا شوراهای محلی برای ایجاد و توسعه منابع سرمایههای محلی.
10ـ فیلیپین:
ایجاد صنایع خانگی، مراكز صنتی ناحیهای برای فعالیتهای زیربنایی، ترویج فعالیتهای كاربر بجای سرمایهبر و تأسیس بنگاه های كوچك و متوسط.
چارچوب مفهومی تحقیق و مدل نظری:
چارچوب و مدل مفهومی تحقیق، اختلاط و تركیبی است از مفاهیم و متغیرهای برخی نظریهها و بهرهگیری از آن در بررسی و تبیین نقش آموزشهای رسمی در توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در شهرستان قائمشهر كه در بحث چارچوب نظری به آن اشاره شده است. لازم به یادآوری است كه مدل نظری تحقیق ، با بهره گرفتن از مفاهیم و فرضیات، در چهار بخش عوامل اجتماعیـ فرهنگی، عوامل فنی و مهارتی ، عوامل اقتصادی و عوامل روانشناختی تأثیر آموزشهای رسمی بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی ترسیم شده است:
دیاگرام (نمودار) مدل نظری : براساس چارچوب مفهومی و فرضیات تحقیق
تأثیر آموزشهای رسمی (فنی و حرفهای)
بر توسعة فعالیتهای غیركشاوری |
||||||||||
عوامل اجتماعی ـ فرهنگی | عوامل فنی و مهارتی | عوامل اقتصادی | عوامل روانشناختی | |||||||
كاهش مهاجرت | افزایش مهارت و دانش فنی | ایجاد اشتغال | افزایش مشاركت | |||||||
بازگشت مهاجران | افزایش كارآیی افراد | افزایش درآمد | ایجاد انگیزه اشتغالزایی | |||||||
كاهش میزان بزهكاری | تحرك و تقویت بخش كشاورزی | افزایش بازدهی | تقویت كار گروهی | |||||||
گسترش فرهنگ آموزش | تحركت و تقویت بخش خدمات | كاهش فقر و بیكاری | رفع نیازهای مردم | |||||||
ایجاد رفاه اجتماعی | توسعه صنایع دستی | گسترش عقل معاش | افزایش تلاش و پشتكار | |||||||
صنعتی شدن | استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك | ایجاد علاقه به كار و فعالیت | ||||||||
ارائه خدمات فنی | استفاده از تسهیلات بانكی | استفاده از تجربیات شخصی و خانودگی | ||||||||
تخصصی شدن فعالیتها | تأمین سرمایه اولیه | |||||||||
روش تحقیق:
تحقیق حاضر به لحاظ هدف، از نوع تحقیق كاربردی و اكتشافی است چون در پی بررسی تأثیرات آموزشهای رسمی فنی و حرفهای بر توسعه فعالیتهای غیركشاورزی در منطقه است و نتایج آن میتواند در برنامهریزی و یافتن راهكارهای مناسبِ توسعه این فعالیتها قابل استفاده و مفید باشد.
به لحاظ مطالعه اثرات یک پدیده روی پدیدهای دیگر و مطالعه كل جامعه آماری براساس متغیرهای مورد مطالعه، یک تحقیق پیمایشی اما به لحاظ محدودیت جامعه آماری و آزمونپذیر نبودن نتایج حاصله و عدم استفاده از آمار استنباطی، از حیث نحوة ارائه نتایج و آمار و ارقام، از نوع تحقیق توصیفی میباشد.
لازم به یادآوری است كه در این تحقیق، علاوه بر پرسشنامه و مطالعه اسنادی و كتابخانهای، از تكنیكهای مصاحبه همراه با مشاهده، نظرخواهی از كارشناسان و مسؤولانِ دستگاه های دولتی و افراد بومی نیز استفاده شده است.
البته قبل از تنظیم پرسشنامة نهایی، یک مطالعه مقدماتی و اكتشافی نیز برای شناخت بهتر جامعه آماری و رفع اشكالات پرسشنامه نیز صورت گرفته است.
متغیرهای تحقیق:
عمدهترین متغیرهای مورد مطالعه در این تحقیق عبارت بودند از:
ـ متغیرهای فردی شامل سن ، جنس، تأهل، میزان تحصیلات
ـ متغیرهای مربوط به فعالیت نظیر نوع فعالیت، سال شروع، نوع و میزان محصول، قیمت تمامشده و فروش
ـ متغیرهای اقتصادی نظیر سرمایه اولیه، میزان افزایش سرمایه، تكنولوژی مورد استفاده، افزایش درآمد و میزان اشتغالزایی.
ـ متغیرهای آموزشی نظیر دورههای آموزشی گذرانده، تأثیر آن بر كارآیی، افزایش كیفیت محصول، سرعت انجام كار، افزایش درآمد، ایجاد انگیزه فعالیت و مشاركت، پیشرفت كار و میزان موفقیت.
ـ متغیرهای روانشناختی نظیر عوامل مؤثر بر گرایش فرد به نوع فعالیت، عوامل موفقیت در كار، میزان علاقهمندی به فعالیت در بخشهای دولتی و خصوصی، علاقهمندی به اشتغال در بخش كشاورزی و علاقهمندی به ادامه تحصیل در رشته متناسب با نوع فعالیت.
ـ متغیرهای اجتماعی نظیر تأثیر فعالیتهای غیركشاورزی بر كاهش مهاجرت، كاهش میزان بزهكاری، جذب جوانان و… .
فرضیههای تحقیق:
1 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث توسعه فعالیتهای غیركشاورزی خواهد شد.
2 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث توسعه فعالیتهای درآمدزا خواهد شد.
3 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث افزایش میزان بازدهی و سودآوری فعالیتهای غیركشاورزی خواهد شد.
4 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث ارائه خدمات فنی و حرفهای در منطقه خواهد شد.
5 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث تقویت و فعال شدن بخش خدمات در منطقه خواهد شد.
6 ـ آموزشهای رسمی فنی و حرفهای باعث تحرك و تقویت بخش كشاورزی در منطقه خواهد شد.
7 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد اشتغال در منطقه و جذب جوانان خواهد شد.
8 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی باعث افزایش درآمد و كاهش فقر در میان روستائیان خواهد شد.
9 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك و سرگردان میشود.
10 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب كاهش روند مهاجرتهای روستایی به شهرهای بزرگ خواهد شد.
11 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب بازگشت مهاجران به مناطق روستایی و ماندن در روستا خواهد شد.
12 ـ توسعه فعالیتهای غیركشاورزی موجب ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی و تكمیلی در بخش كشاورزی خواهد شد.
جامعه آماری:
جامعه آماری تحقیق حاضر عبارت بود از تمامی كارگاه هایی كه در یک دورة 5 ساله و در فاصلة سالهای 1378 تا 1382 مجوز فعالیت و احداث كارگاه را از ادارة جهاد كشاورزی شهرستان قائمشهر دریافت كردهاند كه تعداد آن 70 كارگاه بوده است.
روش های آماری:
از آمار توصیفی و آمارهایی چون جداول توزیع فراوانی و درصد فراوانیها برای بیان ویژگیهای متغیرهای مورد مطالعه و ارائه یافتههای تحقیق استفاده شده است.
موقعیت جغرافیایی:
شهرستان قائمشهر 3107 كیلومتر مربع مساحت دارد، تابع استان مازندران است، از دو بخش مركزی و جویبار تشكیل شده است، جمعیت آن براساس سرشماری سال 1375 ،
919/327 نفر اعلام شده است كه 3/52 درصد در مناطق شهری و 7/47 درصد در مناطق روستایی قرار دارند و جمعیت زنان (165197) بیشتر از جمعیت مردان (162722) است.
از دو نوع آب وهوای كوهستانی، سردسیر و ییلاقی و همچنین، جلگهای و مرطوب برخوردار است. عمدة محصولات آن، برنج، مركبات، غلات و حبوبات، صیفی، جنگلداری، سبزیجات، محصولات صنعتی، لبنیات و محصولات دامی است.
خطوط ارتباطی آن، راهآهن، راه های آسفالته و شوسه است.
34 درصد جمعیت بالای 10 سال شهرستان را افراد شاغل و بیكار (جویای كار) تشكیل میدهند.
گروه های عمدة شغلی شهرستان عبارتند از: كارگران ماهر كشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری (5/28 درصد) ، صنعتگران و كاركنان مشاغل مرتبط (7/17 درصد) و متخصصان
(9/10 درصد).
عمدة فعالیت در شهرستان عبارتست از كشاورزی، ماهیگیری، جنگلداری، عمدهفروشی و خردهفروشی، تعمیر وسایل نقلیه موتوری و كالای شخصی و خانگی، صنعت و ساخت.
یافتههای تحقیق:
ـ در این تحقیق، از تعداد 70 كارگاه مورد بررسی، تنها 26 كارگاه فعال بودند، 31 كارگاه احداث نشده است، 5 كارگاه تعطیل شد، صاحبان 4 كارگاه در محل حضور نداشتند و صاحبان 4 كارگاه، حاضر به پاسخگویی به سوالات نشدند.
ـ در بخش واحدهای فعال، 7/57 درصد صاحبان كارگاه ها در طبقه سنی 43 تا 52 سال قرار داشتند، تمامی آنها مرد بودند، همگی متاهل بودند.
ـ 9 كارگاه در زمینه صنایع شیمیایی و سلولوزی فعالیت داشتند،6 كارگاه در زمینه صنایع غذایی، 4 كارگاه در زمینه صنایع فلزی، 4 كارگاه در زمینة صنایع نساجی و 3 كارگاه در زمینة صنایع كانی و معدنی.
ـ بیشترین تعداد كارگاه ها (42 درصد) با سرمایه اولیه كمتر از 10 میلیون تومان شروع بكار كردند كه بیانگر استفاده مطلوب از سرمایههای كوچك بوده است.
ـ عامل افزایش درآمد و سرمایه، تسهیلات بانكی و تلاش و پشتكار شخصی بوده است و آموزش در درجه سوم اهمیت قرار داشت و رابطهای هم بین افزایش مهارت شغلی و افزایش سرمایه پیدا نشد.
ـ ایجاد این كارگاه ها در منطقه سبب اشتغال زایی و ایجاد فرصتهای جدید اشتغال و كاهش بیكاری بوده است.
ـ 3/92 درصد كارگاه ها دارای سوددهی بودند.
ـ میزان تحصیلات صاحبان كارگاه ها از زمان تأسیس تا زمان بررسی هیچگونه تغییری نداشت امّا از آموزشهای فنی و حرفهای در قبل و حین فعالیت برخوردار بودند كه آموزشهای حین فعالیت كمتر بوده است و از تداوم و استمرار برخوردار نبود.
ـ آموزش در افزایش كارآیی، سرعت انجام كار، كیفیت محصول، ایجاد اشتغال و ایجاد انگیزة پیشرفت تأثیر مثبت داشته است ولی در افزایش درآمد، تأثیر اندكی داشته است.
ـ علاقهمندی به نوع فعالیت و ایجاد اشتغال و همچنین تمایل به فعالیت در بخش خصوصی، مهمترین عامل در گرایش افراد به ایجاد نوع خاصی از فعالیت بوده است.
ـ عمدهترین موانع استفاده مطلوب از دورة آموزشی، عدم تناسب آن با فعالیت، هزینة بالا، عدم دسترسی، وقتگیر بودن، بیگانگی آموزش دهندگان با كار و تولید، عدم حمایت دولت، ضعف سازمان های متولی آموزشها و به روز نبودن دورههای آموزشی بوده است.
ـ ایجاد این نوع فعالیت در منطقه، علاوه بر ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و سرمایه، موجب كاهش بیكاری، جلوگیری از مهاجرت و كاهش میزان بزهكاری جوانان و ناهنجاریهای اجتماعی نیز شده است.
ـ ایجاد این نوع فعالیتها موجب جذب و بكارگیری سرمایههای كوچك شده است.
ـ در بخش واحدهای تاسیس نشده، عواملی چون اشتباه بودن ساز و كارهای صدور مجوز، مشكلات اداری صدور مجوز، توان مالی، جاذبة بخش خدمات در مقایسه با تولید، عدم نظارت دولت، الزام آور نبودن ضوابط، نبودن پیش شرط، احتمال تبانی و نظام مند نبودن اعطای تسهیلات در عدم احداث بسیاری از واحدهای دارای مجوز، تأثیرگذار بوده است.
ـ علت تعطیلی برخی واحدها، بالا بودن میزان هزینه تولید، نبود دستگاه های حمایتی، ارزیابی نادرست از میزان سرمایه و سوددهی، نبود بیمه و نمایش ورشكستگی جهت هدایت تسهیلات و سرمایه به بخشهای دیگر بوده است.
ـ برخی واحدها نیز به دلیل ترس از محدود شدن فعالیتها، ترس از بازرسی ماموران دولتی، ترس از پرداخت مالیات، ترس از جریمة حق بیمه كارگران، عدم اعتماد به محقق و بدگمانی به افراد دانشگاهی و بیگانه، حاضر به همكاری و پاسخگویی به پرسشها نشدهاند.
ـ آموزش، در جریان كار از استمرار و تداوم لازم برخوردار نبود و مورد بیتوجهی مسئولان قرار گرفت، به همین دلیل توفیق چندانی در افزایش درآمد و توسعه فعالیتها و موفقیت كارگاه ها نداشت.
ـ دستگاه های دولتی و متولیان آموزشهای فنی و حرفهای، به واسطه اتخاذ سیاستها و برنامهریزی نادرست، عدم شناخت موضوع و موانع و عدم استمرار آموزش، توفیق چندانی در ارائه آموزشهای متناسب با فعالیتها و توسعة آن نداشتند.
ـ به دلیل فقدان حمایت و نظارت بر فعالیت كارگاه ها و عدم تشویق واحدهای موفق، هیچگونه رقابتی بین صنایع با فعالیتهای مشابه بوجود نیامده است.
ـ در مجموع، فرضیاتی كه بیانگر تأثیر آموزشهای فنی و حرفهای بر میزان سودآوری، افزایش سرمایه، افزایش درآمد و توسعه فعالیتهای غیركشاورزی بودهاند، اثبات نشدند امّا فرضیات مربوط به اثرات اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه به اثبات رسیدهاند.
این یافتهها بیانگر آنست كه دستگاه ها و سازمان های برنامهریز، در طراحی، اجرا و ارزیابی دورهها و آموزشهای ارائه شده دچار اشتباه و خطا شده و چندان موفق نبودهاند.
پیشنهادات:
ـ با توجه به عدم توفیق نهادهای مسؤول و متولیان امر در ارائه آموزشهای لازم و عدم تأثیر آموزشهای ارائه شده در افزایش درآمد و توسعة فعالیتها، در سازوكار طراحی، ارائه و ارزیابی آموزشها باید تجدیدنظر اساسی صورت گیرد.
ـ علاوه بر آموزش، در ساز وكار صدور مجوزها نیز باید تجدیدنظر صورت گیرد و آموزش باید پیششرط اعطای مجوز باشد.
ـ آموزشها باید متناسب با نوع فعالیت، به صورت رایگان یا كمهزینه و در طول فعالیت و درازمدت ارائه شود و پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرد.
ـ افراد آموزشدهنده باید به اطلاعات روز و متناسب با فعالیتها مجهز بوده، با نوع كار و فعالیت و تولید آشنا باشند.
ـ شرایط و ضوابط صدور و اعطای مجوز باید با كمك دستگاه های نظارتی الزامآور و دارای ضمانت اجرایی قوی باشد.
ـ صنایع فعال و غیرفعال باید دائماً مقایسه شوند و با تشویق واحدهای فعال، زمینة رقابت فراهم گردد.
ـ علاوه بر نظارت و فراهم آوردن زمینة رقابت، حمایت از صنایع نیز میتواند به توسعه و توفیق و پیشرفت آنها منجر شود.
ـ جهتگیری اعطای مجوز در زمینة فعالیتهای غیركشاورزی باید به گونهای باشد كه این فعالیتها متناسب با نیاز و زمینه و استعداد منطقه باشد.
ـ با توجه به كشاورزی بودن منطقه، ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، كمك شایان توجهی به رونق و توسعه بخش كشاورزی خواهد نمود.
ـ ایجاد و توسعة صنایع تبدیلی و تكمیلی، صنایع دستی و گردشگری (با توجه به جاذبههای توریستی و قابلیتهای منطقه) و تجمیع صنایع در شهركها و مناطق صنعتی، علاوه بر كاهش هزینه تولید، باعث رونق بخش خدمات نیز خواهد شد.
ـ با توجه به اینكه ایجاد اینگونه فعالیتها در منطقه، سنتی و غیرنظاممند بوده است، لذا توسعة اینگونه فعالیتها باید با هدف رسیدن به توسعة نظاممند، مدرن و تحت كنترل و نظارت قوی صورت گیرد.
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1399-10-04] [ 12:08:00 ب.ظ ]
|