علامه طبرسی در خصوص حفظ نسبت و در تفسیر این آیه می‌فرماید که دلالت این آیه آن است که انتساب طفل به غیر پدر مجاز نیست و از سنت معصومین نیز تغلیظ عدم جواز انتساب طفل به غیر از پدر استنباط می‌شود تا جایی که صاحب مجمع‌البیان از قول امام علی(ع) نقل می‌کند که هر کس که به غیر از پدرش منسوب شود، لعنت خداوند بر او باد.[۶۸] در روایت صحیحه‌ی ابوبصیر از امام صادق(ع) نیز نقل شده که «کفر بالله من تبرأ من نسب و ان دق».[۶۹]

 

با وجود تمام آنچه که گفته شد باید هویت و نسب طفل حاصل از اهدای جنین و همچنین سایر روش‌های باروری کمکی روشن و مشخص شود تا از بلاتکلیفی وضعیت طفل مذکور و ادعاها و نزاع‌های اشخاص درگیر اهدای جنین ممانعت به عمل آید. زیرا با بهره گرفتن از روش‌های باروری کمکی، ممکن است پنج نفر نسبت به یک طفل ادعای نسب کرده و دعوای حضانت و وراثت او را مطرح نمایند و اهداء کننده اسپرم و اهدا کننده تخمک یا زوجین اهدا کننده جنین و همچنین زن و شوهر متقاضی فرزند یا اهدا شوندگان جنین و در فرض انتقال جنین به رحم اجاره شده توسط اهداشوندگان جنین، زن اجاره دهنده رحم (مادر جانشین) هر کدام ادعای نسب و فرزندی جنین یا طفل حاصل را بنمایند. در این وضعیت تکلیف چیست؟ برای روشن شدن موضوع،در ادامه این مباحث را پیگیری می‌کنیم.

 

اکثریت قریب به اتفاق فقهای معاصر، مرد صاحب اسپرم یا زوج اهدا کننده جنین را پدر شرعی و قانونی فرزند حاصل می‌دانند.[۷۰]

 

فتوای برخی از فقهای معاصر را در پاسخ ‌به این سئوال که فرزند حاصل از اهدای جنین یا تلقیح مصنوعی منسوب به چه کسانی است عیناً نقل می‌کنیم:

 

آیت‌الله العظمی محمد تقی بهجت: «بچه مال صاحب نطفه است».

 

آیت‌الله العظمی سید علی خامنه‌ای: «بچه متعلق به مرد و زن صاحب نطفه است».

 

مرحوم آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی: «در فرض مذبور کودک ملحق به شوهر زن نمی‌شود بلکه ملحق به مرد صاحب نطفه است».

 

آیت‌الله العظمی ناصر مکارم شیرازی: «بچه مال شوهر زن نیست و ملحق به صاحب نطفه است ولی نسبت به آن زن محرم است».[۷۱]

 

مرحوم آیت‌الله خویی نیز می‌فرمایند که تلقیح اسپرم مرد اجنبی به زن جایز نیست. لیکن در صورتی که زنی از اسپرم مرد بیگانه باردار و سپس بچه‌دار شود، بچه متعلق و ملحق به صاحب نطفه می‌باشد و تمام احکام ناشی از نسب نیز بین بچه و مرد صاحب نطفه جاری می‌شود.[۷۲]

 

مبنای نظر این عده از فقهای محترم ظاهراًً روایت اسحاق‌بن عمار و دلالت آن بر انتساب عرفی طفل حاصل به صاحب نطفه می‌باشد. اسحاق‌بن عمار از امام صادق(ع) نقل می‌کند که هر گاه مردی با همسرش جماع کند و سپس آن زن با کنیزی مساحقه نماید که در اثر نفوذ اسپرم از زن به کنیز، آن کنیز باردار شود، فرزند ناشی از آن به مرد صاحب نطفه ملحق می‌شود.[۷۳] با توجه به روایت مذکور و برخی اخبار دیگر، مشهور فقهای امامیه، انتساب اشخاص به همدیگر را فقط از راه خون ممکن دانسته‌اند. قانون مدنی ایران نیز به تبعیت از نظر مشهور فقهای امامیه، برقراری نسب از راه خون را پذیرفته و حتی در صورتی که نزدیکی بین دو یا چند شخص بدون رابطه‌ زوجیت شرعی اما از روی شبهه صورت گرفته باشد، باز هم قائل به تحقق نسب قانونی است.[۷۴]

 

با وجود این مطابق ماده ۱۱۶۷ قانون مدنی زنا مانع تحقق نسب است و طفل متولد از زنا ملحق به زانی نمی‌شود و اماره فراش نیز در زنا راه ندارد.[۷۵] غیر از این مورد استثنایی (زنا) در سایر موارد فقها در انتساب طفل به صاحب نطفه تردیدی نکرده‌اند و با توجه به اینکه در لقاح خارج رحمی و اهدای جنین و انتقال بعدی جنین به رحم زوجه متقاضی نیز زنا تحقق نمی‌یابد، ‌بنابرین‏ تردیدی وجود ندارد که جنین یا طفل حاصل، منسوب به صاحبان نطفه خواهد بود و پدر و مادر واقعی طفل مولود ‌همان‌هایی خواهند بود که طفل از سلول‌های جنسی آن ها وجود آمده است اگر چه بین صاحبان نطفه رابطه زوجیت شرعی نیز وجود نداشته باشد. زیرا ‌به این مورد زنا اطلاق نمی‌شود و تنها موردی که مانع یا شرط عدم تحقق نسب است فقط زناست.[۷۶]

 

ملاحظه می‌شود که به اعتقاد طرفداران این نظریه، تنها راه تحقق نسب و از جمله نسب پدری یک شخص و از جمله جنین حاصل از اهدای جنین، وجود رابطه ژنتیکی و خونی بین دو شخص است. زیرا نسب و تعیین پدر و مادر قانونی و واقعی طفل توسط شرع و قانون به پدر و مادر طبیعی طفل اهدا شده است و به دلیل وجود یک قرارداد یا شایستگی یا نیاز یک شخص و یا حتی مصلحت کودک نمی‌توان به یک بیگانه سمت «پدر» یا «مادر» بودن اعطا نمود و این ها موهبتی هستند که خداوند به انسان ارزانی می‌دارد.[۷۷]

 

بند دوم : ارث

 

از جمله مسائل مربوط به تحکیم روابط خانوادگى مسئله ارث است. ارث تنها به منظور اینکه احترام کار تولیدکننده محفوظ بماند و محرک و مشوق شخص در حال حیات باشد و ورّاث امتداد وجود او هستند وضع نشده، یک جهتش این است که وسیله استحکام روابط خانوادگى است. در میان فرنگیهاى طرفدار سرمایه دارى، ارث است اما به معنى اختیار مطلق مورّث که هرکارى دلش مى‏خواهد بکند، ولى در اسلام مورّث آنقدر اختیار ندارد و افراد ذى حق‏اند نه تنها متصرف.[۷۸]

 

بند سوم : تلقیح و اهدای جنین

 

تلقیح ، از موضوعات جدید فقهی و حقوقی ، به معنای بارور ساختن انسان با ابزار پزشکی . واژه تلقیح به معنای آبستن کردن و بارور ساختن جنس ماده است و ‌در مورد باد و ابر و گیاه و حیوان و انسان به کار می رود [۷۹]. تلقیح مصنوعیِ انسان هر چند در اصل موضوعی پزشکی است ، دارای جنبه‌های گوناگونِ روان شناختی ، جامعه شناختی ، فلسفی ، اخلاقی ، فرهنگی ، دینی و حقوقی است .

 

اهداء جنین: واگذاری داوطلبانه و رایگان یک یا چند جنین از زوج های واجد شرایط مقرر در قانون و این آئین نامه به مراکز مجاز تخصصی درمان ناباروری برای انتقال به زوج‌های متقاضی دارای شرایط مندرج در قانون.

 

جنین: نطفه حاصل از تلقیح خارج از رحمی زوج های قانونی و شرعی است که از مرحله باروری تا حداکثر پنج روز خواهد بود. این جنین می‌تواند به دو صورت تازه و منجمد باشد.

 

۱- شرایط صاحبان جنین

 

برابر ماده ۱ قانون یاد شده(مندرج در ضمائم)، صاحبان جنین باید اولاً زن و شوهر قانونی و شرعی باشند و به دیگر سخن، جنین اهدای از اسپرم و تخمک زن و شوهر قانونی حاصل شده باشد؛ ثانیاًً جنین اهدایی از تقلیح خارج از رحم حاصل شده باشد؛ ثالثاً زوجین صاحب جنین کتباً با انتقال آن موافقت نمایند.

 

با توجه به کلمات «اهداء جنین» و «جنین اهدایی» و «زوجین اهداگیرنده[۸۰]» که در قانون به کار رفته است به نظر می‌رسد که قانون خرید و فروش جنین را نپذیرفته است و این با اصل حرمت شخصیت انسان، حتی در مرحله جنینی، و غیر قابل معامله بودن آدمی سازگار است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...