به نظر می‌رسد آموزش مهارت‌های زندگی گام مؤثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندی های دانش آموزان به کار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را به دست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفاده ی درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارت های لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می‌کند(شعاری نژاد،۱۳۸۸).

 

(زولینگر۲ و همکاران ،۲۰۰۶ ( در مطالعه ای به بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر دانش، نگر شها و توانایی دانش آموزان مدارس راهنمایی در انتخاب سبک زندگی سالم پرداختند. نتیجه‌ پژوهش اثر مثبت آموزش را نشان‌داد .

 

همچنین مهارت های زندگی اثر مناسبی در جهت کاهش آسیب های فردی و اجتماعی خواهند داشت و با ایجاد نگرش های اصولی و علمی در انتخاب بهترین شیوه در انجام بهینه ی هر فعالیت نقش خود را اثبات خواهند نمود(داران۳، ۲۰۰۷ ). یادگیری موفقیت آمیز مهارت های زندگی، احساس یادگیرنده را ‌در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می‌دهد و علاوه بر آن با تغییراتی که کسب این مهارت ها در افراد به وجود می آورد، برداشت و نگرش دیگران را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد. یادگیری مهارت های زندگی در دوران نوجوانی و جوانی، اثرات نسبتاً پایداری بر ساخت شخصیت آنان خواهد داشت، رفتارهای تحصیلی آنان را مؤثر، آینده نگری آنان را مثبت و انگیزه ی کاری آنان را مضاعف خواهد نمود. (شولتز ۴،۱۳۸۸).

با توجه به اینکه دانش آموزان به ویژه دانش آموزان‌ تیزهوش آینده سازان مملکت هستند و سکانهای اقتصادی واجتماعی جامعه به دست آن ها‌ است به نظر می‌رسد که آموزش مهارت‌های زندگی گامی مؤثر برای ساختن نسلی پویا با تفکر نقاد و خلاق واخذ تصمیمات درست و شایسته وتوانمند در حل تعارضات زندگی باشد. ‌بنابرین‏ در پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ ‌به این سئوال است که آیا آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش دبیرستانی دوره‌‌اول(راهنمایی) اثربخش است ؟

۱-۳- اهمیت وضرورت پژوهش

 

برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، به منظور ارتقاء بهداشت روان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی تهیه و تدارک شده است . فرض زیر بنایی برای طراحی این برنامه ، پژوهش های انجام شده ‌در مورد آسیب های روانی و اجتماعی می‌باشد . و هدف اصلی آن ، این است که از طریق اجرای برنامه ، در طول زندگی فرصت هایی فراهم گردد تا افراد علاوه بر کسب توانایی‌های حرفه‌ای – شغلی ، مهارت‌های زندگی را نیز فرا گیرند، مهارت‌هایی که به آن ها کمک می‌کند ، بتوانند هم ‌در مورد خود ، هم ‌در مورد انسان های دیگر و کل اجتماع به شکلی بالغانه و مؤثر عمل نمایند)محمد خانی و همکاران،۱۳۸۵). فرد تیز هوش نه تنها باید بتواند از آموخته های علمی خود بهره ببرد بلکه باید بداند در روابط اجتماعی و بده بستان‌های روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب وچه عملی نامناسب است وچگونه مسائل خود را حل و ‌در مورد آن‌ ها بهترین تصمیم گیری را داشته باشد و با استفاده ازتفکر نقاد ‌و خلاق در موقعیت‌های مختلف زندگی عملکردی بهینه داشته و در عین حال با دیگران نیز سازگاری وهمنوایی داشته باشد(اژه ای،۱۳۸۳).

 

 

در اصل، اثربخشی روش مهارت های زندگی به دلیل تأکید آن بر جنبه‌های عینی شامل درگیری و شرکت فعال افراد، رفتارهای قابل مشاهده و نمایش عینی عقاید می‌باشد. از آن جائی که مدارس نقش مهمی در پیشگیری از آسیب های روانی ـ اجتماعی و ارتقاء سطح بهداشت روان دانش آموزان دارند، به همین جهت در سال های اخیر، برنامه های پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه گسترش یافته اند. شواهد نشان می‌دهند که این گونه برنامه ها نتایج و پیامدهای مطلوبی را در افزایش عملکرد تحصیلی و کاهش رفتارهای خطرآفرین بین دانش آموزان به دنبال دارند.(حسین زاده،۱۳۹۰).

 

تحقیقات زیادی نشان داده‌اند که بین بیماری‌های روانی وافت تحصیلی رابطه وجود دارد. عوامل اضطرابی، نه تنها موجبات افت تحصیلی را فراهم می آورند، بلکه در سطح وسیعی، سازش یافتگی فرد را دچار اختلال می‌سازند وپیامدهای آن‌ ها مسلماًً برگستره‌ی زندگی فرد سایه خواهد افکند(دادستان،۱۳۹۲).

 

اهمیت ونقش سلامت روانی در رشد ‌و شکوفایی انسان‌ها ازهر نظربرکسی پوشیده نیست. هدف اولیه نگرش درمورد بیماری روانی، تحت پوشش قراردادن روان در سطح جامعه، به خصوص آموزش وپرورش است. افزایش اختلالات روانی، خسارت مالی ومعنوی تحت پوشش آن ها، عدم اطلاع اقشار مختلف اجتماع به خصوص پرسنل آموزش وپرورش، توجه به تأمین سلامت روانی به عنوان یک گام مثبت اجتماعی حتی اقتصادی وفرهنگی را مد نظر قرار می‌دهد(سلطانیان،۱۳۸۱).

از آن‌جا که مهارت‌های زندگی در جهت ارتقای توانایی‌های روانی ـ اجتماعی هستند و در نتیجه سلامت روانی ، جسمانی و اجتماعی را تأمین می‌کند . آموزش مهارت‌های زندگی فرد را قادر می‌سازد تا دانش ، ارزش‌ها و نگرش های خود را به توانای های بالفعل تبدیل کند . بدین معنا که فرد بداند چه کاری باید انجام دهد و چگونه آن را انجام دهد . مهارت های زندگی منجر به انگیزه در رفتار سالم می شود . همچنین بر احساس فرد از خود و دیگران و همچنین ادراک دیگران از وی مؤثر است . در ضمن منجر به افزایش اعتماد به نفس می شود ‌بنابرین‏ به طور کلی می توان گفت که منجر به افزایش سلامت روان افراد می شود و در پیشگیری از بیماری‌های روانی و مشکلات رفتاری نقش مؤثری دارد .( نوری و خانی، ۱۳۷۷).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...