.به لحاظ شکاف فناورانه‏ی عمیقی که بین کشورهای توسعه‏یافته و در حا‏ل‏توسعه وجود دارد این کشورها سال‏هاست که برای کاهش این شکاف تلاش می‏ کنند و فناوری‏های مورد نیاز خود را از کشورهای توسعه یافته تامین می‏ نمایند. اما سوال اصلی این است که چرا به‏رغم انتقال فناوری، این کشورها هنوز نتوانسته‏اند به رشد و توسعه اقتصادی مناسب دست پیدا کنند؟

 

پاسخ ‌به این سوال ریشه در این واقعیت دارد که تعیین نوع روش انتقال فناوری، بستگی به تمایل انتقال‏دهنده‏ فناوری به عرضه‏ی آن نیز دارد. عرضه‏ای که مقرون به افزایش توانمندی‏های کشورهای درحال‏ توسعه نیز باشد. عامل مؤثر دیگر نیز میزان توانمندی کشور درحال‏توسعه در جذب فناوری مانند سطح توانایی‏های مدیریتی و ظرفیت‏های فناورانه‏ی آن است. ناکارآمدی برخی از روش‏های انتقال فناوری ناشی از نبود زیرساخت‏ و زیربناهای لازم در کشور درحال ‏توسعه است[۶۲] به نحوی که اتخاذ برخی روش‏های بلندمدت‏تر به دریافت‏کننده‏ی فناوری زمان لازم برای تمهید این زیرساخت‏ها را می‏ دهد ضمن آنکه آن را از صرف هزینه‏ های بیهوده حفظ می ‏کند.

 

در دهه های اخیر بسیاری از نظریه‏پردازان و سیاست‏گذاران کشورهای در حال توسعه بهترین راهکار را انتقال قسمتی از فناوری‏ها و تولید و توسعه‏ برخی دیگر به وسیله‏ خرید نمونه‏ هایی از فناوری بیان کرده ‏اند.[۶۳] مطابق با این راهکار کشور موردنظر باید متناسب با شرایط هر صنعت و فناوری‏های مرتبط با آن در جهان، کشور خود و مقطع زمانی معین، برخی از فناوری‏ها را به صورت قراردادی تحصیل کند. ضمنا با خرید نمونه‏ هایی از فناوری، تحلیل و بررسی فناورانه‏ی آن ها مراحل انطباق، جذب، اصلاح، بهینه ‏سازی و توسعه‏ آن ها را طی کند. به عبارت دیگر در این راهکار، بر تحقیق و توسعه به عنوان یک استراتژی مهم در جذب فناوری تأکید می‏ شود.

 

۲-۲-۱-۲ مزایا و ضرورت مهندسی معکوس

 

همان گونه که اشاره شد استفاده از روش مهندسی معکوس برای کشورهای در حال توسعه، روش بسیار مناسبی جهت دسترسی به فن‏آوری، رشد و توسعه است. طی سال‌های اخیر مقوله‏هایی چون توسعه‏ بازار، صادرات، رقابت در سطح بازار جهانی از جمله مواردی بوده که بزرگترین دغدغه‏ی مدیران ارشد سازمان‏های مهندسی و تولیدی ایران بوده ‏اند. سوالی که همیشه مطرح بوده، این است که چگونه می‏توان درکوتاه ترین زمان فاصله خود را با کشورهای پیشرفته کاهش داد و در بازرگانی جهانی سهم مناسبی داشت؟

 

بررسی سیر پیشرفت کشورهایی مانند کشور ما که فناوری را به مرور زمان به‏دست نیاورده و در مقطعی از زمان سعی در احاطه یافتن به آن داشته‏اند، نشان می‏ دهد که در اولین گام، استفاده‏ی گسترده از روش‏ مهندسی معکوس جهت درک اولیه محصولات و سپس ساخت و ارتقای آن‏ها با توجه به نیازهای خود روش مناسبی است. به‏کارگیری فرآیندهای نسخه‏برداری با علم مهندسی معکوس کاملاً متفاوت است. پیشرفت در فرآیندهای نسخه‏برداری مرسوم در صنایع کشور هیچگاه منجر به دستیابی و جذب فناوری نشده است و تنها توانسته منتهی به تولید همان محصول، توسعه‏ همان نرم‏افزار یا اجرای مجدد همان فرایند و با کارکردهای یکسان شود. ولی تحلیلگر مهندسی معکوس به دنبال دانشی است که نه‏تنها وی را قادر به تولید و توسعه‏ مجدد کند بلکه در تولید و توسعه‏ محصولات متنوع دیگر نیز مؤثر واقع شود.

 

تجربه نشان داده که کشورهای در حال توسعه دارای ظرفیت‏ها و زیرساخت‏های لازم برای جذب فناوری نیستند، در حالی‏که نیروی انسانی و امکانات مالی تحقیق و توسعه[۶۴] را دارند. گسترش و نهادینه شدن تحقیق و توسعه در یک کشور مستلزم دسترسی به منابع دانش است تا از ظرفیت‏های موجود بیشترین بهره ‏وری حاصل شود. سرمایه‏گذاری در طرح‏های تحقیق و توسعه بدون در دسترس بودن منابع دانش روز، مخاطره‏آمیز خواهد بود زیرا احتمال نومیدی از حصول نتیجه، دوباره‏کاری و صرف هزینه و زمان بسیار برای کسب اطلاعاتی که پیش از این توسط سایرین به دست آمده است، وجود دارد. استفاده از روش‏های نظیر مهندسی معکوس، دسترسی نیروی متخصص به دانش را افزایش و زمینه‏ درک عمیق‏تر از فناوری‏های روز را فراهم می ‏کند. از جمله نتایج سودمند به‏کارگیری روش مهندسی معکوس در زمینه‌های مختلف سخت‌افزاری و نرم‌افزاری عبارت است از:

 

    1. تقویت فناوری ساخت از طریق شناخت و درک کامل محصول[۶۵] و تولید قطعات یدکی و ایجاد مراکز تعمیر و نگهداری؛

 

    1. رشد اعتمادبه‌نفس در مهندسان و کارشناسان صنعت در مواجهه با فن‌آوری‌های پیشرفته‏ی وارداتی؛[۶۶]

 

    1. امکان طراحی یک محصول بهنگام در سطح استانداردهای جهانی با کشف راه های جدید بهبود و توسعه‏ محصول در جهت رفع نیازهای مشتری همانند عملکرد بهتر، افزودن ویژگی‏های مطلوب، رفع نواقص و عیوب محصول و افزایش قابلیت‏های دستگاه‏های موجود؛ همچنین رفع نیازهای مهمتری نظیر نیاز به تغییر فناوری یا بهبود آن و کاهش هزینه‏ ها.[۶۷]

 

    1. تربیت نیروی متخصص، کارآفرینی و ایجاد اشتغال؛[۶۸]

 

    1. امکان انجام مهندسی مجدد با بهره گرفتن از دانش فنی حاصل از مهندسی معکوس[۶۹] مانند نگهداری و توسعه‏ نرم‏افزارهای موجود؛

 

    1. کاهش هزینه‏ ها و زمان موردنیاز برای تحقیق و توسعه؛

 

    1. تقویت زیرساخت‏های صنعتی، توسعه توانایی‏های فناورانه‏ی داخلی به‏منظور جذب سریع‏تر فناوری‏های پیشرفته به هنگام انتقال از کشور خارجی و حتی توسعه‏ فناوری به صورت درون‏زا؛

 

    1. کاهش فاصله‏ توسعه‏یافتگی موجود بین کشورهای در حال توسعه و کشورهای پیشرفته؛[۷۰]

 

    1. با توجه به در دسترس بودن جواب مسئله در این روش، امید انفرادی و سازمانی در دسترسی به فناوری محصول بیشتر است؛[۷۱]

 

    1. در مواردی که انتقال فناوری به علل گوناگون از قبیل ملاحظات سیاسی، اقتصادی میسر نبوده و از سوی دیگر به علل مختلف نوآوری درون‏زا امکان پذیر نیست، مهندسی معکوس کاراترین روش جهت دسترسی به فناوری مدرن و پیچیده خواهد بود.[۷۲]

 

  1. سازمانی که ‌بر اساس روش‏های مهندسی معکوس پایه‏گذاری شده باشد مناسب‏ترین دانشگاه جهت آموزش پرسنل در تخصص‏های کاربردی است به نحوی که بعد از مدتی (به اندازه مدت زمان انجام یک یا دو پروژه مهندسی معکوس) تعدادی کافی از متخصصین باتجربه در دسترس خواهد بود.[۷۳]

‏علاوه بر موارد پیش‏گفته، فرایند مهندسی معکوس مزایایی نسبت به روش طراحی و مهندسی مستقیم دارد:

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...