کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


آخرین مطالب


جستجو


 



کلیات تحقیق

 

    1. مقدمه

امروزه درک مفاهیم و مهارت های مرتبط با سواد مالی به سبب اینکه مصرف کننده را برای بقاء در جامعه مدرن و مقاومت در برابر تنوع و پیچیدگی محصولات وخدمات مالی موجود توانا می‌سازد، ضروری شده است . میتوان چنین بیان نمود که داشتن مهارت‌های مالی در دهه اخیر مهمتر نیزشده است، زیرا با وجود بازارهای مالی پیچیده و رقابت شدید بین مؤسسات اعتباری برای به دست آوردن سهم بازار بیشتر، تامین اعتبار آسان تر شده و سهولت امکان دسترسی به وامهای مختلف و سایر طرق پرداخت منجر به افزایش پرداخت برای مصرف و رشد سریع سطح بدهی افراد وخانواده هاشده است. از سوی دیگر سرمایه گذاری یکی از عوامل مهم توسعه در قرن حاضر است که موجب جذب سرمایه های مردم شده و از طریق بازاراهای سرمایه به هدایت آن ها به بخش های مولد اقتصادی می‌ انجامد. بازارهای سرمایه بازارهای پیچیده ای هستند که اساس آن ها مبتنی بر تصمیم گیری است و قطعا افراد تصمیم گیرنده باید از اطلاعات خوبی برخوردار بوده و آموزش های لازم را دیده باشند.

بدین ترتیب، با توجه به شرایط موجود در کشور و حرکت به سمت خصوصی سازی؛ داشتن سواد مالی یک مبنای ضروری برای پیشگیری و حل مسائل مالی است وبه نوبه خود برای داشتن زندگی موفقیت آمیز، سالم و شاد حیاتی است. (برد، ۲۰۰۸)

 

    1. بیان مسئله

یکی از مواردی که می‌تواند بر رفاه مالی افراد تاثیر گذار باشد، سواد مالی آنان است. همچنین افزایش سواد مالی می‌تواند در درآمد افراد مؤثر باشد. لازمه داشتن یک استراتژی مالی مناسب در مدیریت سازمان و زندگی شخصی، برخورداری از سواد مالی است. سواد مالی به عنوان آگاهی از اصول و واژگان لازم مسائل مالی است. سواد مالی توانایی خواندن، تحلیل، درک گزینه های مالی، مباحث بدون مشکل ‌در مورد پول و موضوعات مالی، برنامه ریزی برای آینده، واکنش مناسب به رخ دادهایی که روی تصمیمات مالی روزمره اثر می‌گذارند و مدیریت مسائل مالی است که این توانایی روی شرایط زندگی و کاری فرد تاثیر دارد. داشتن سواد مالی یا به عبارت دیگر داشتن شرایط، شیوه ها، قوانین، حقوق، هنجارهای اجتماعی و دیدگاه های لازم برای درک و انجام این وظایف مالی می‌تواند کمک به آینده نگری در مدیریت مسائل پولی و همچنین افزایش درآمد و سازمان کمک فراوانی کند (ویت[۱] و همکارانش ، ۲۰۰۰).

در گذشته رضایت عمومی فرد از موقعیت مالی یا دارایی خود مشخص کننده رفاه او بوده است، اما در موقعیت کنونی با بهبود سطح زندگی مردم ادراک فرد از جنبه‌های مالی و غیر مادی وضعیت مالی تعیین کننده احساس رفاه مالی است، ادراکاتی شامل رضایت از درآمد و پس انداز، آگاهی از موقعیت های سایر افراد، توانایی برآورده ساختن نیازها، حس امنیت مادی و حس راحتی، احساس عدالت و رضایت نسبت به سیستم توزیع درآمد در جامعه تعیین کننده احساس رفاه فرد است( ون پراگ[۲]، ۲۰۰۳).

 

رضایت از زندگی به عنوان یک تکامل جهانی زندگی فردی تعریف شده است و با عنوان جنبه کلیدی زندگی و رفاه ذهنی تعریف شده است. رضایت مثبت از زندگی با برخی از نتایج انطباقی مرتبط است و به عنوان یک نتیجه مهم و تسهیل کننده بالقوه برای توسعه سایر رفتارها و ویژگی های مثبت نگریسته می شود (شاگرن[۳]، ۲۰۰۶). رفاه مالی یک ساختار چند بعدی است تا یک ساختار تک بعدی. یک بخش مهم از رفاه مالی، رضایت از ابعاد مختلف زندگی است. یکی از این ابعاد، شرایط مالی شخص است. محققین در طول ۳۰سال گذشته، معیارهای عینی و ذهنی را آزمون کرده‌اند، که این معیارها برای توصیف شرایط مالی خانوار و افراد بوده است. بهبود نتایج رفاه مالی، حاصل از تغییرات رفتارهای مالی طراحی شده است. برنامه های مذکور باید قابلیت این را داشته باشند که نشان دهند رفتارهای علمی و مالی منجر به کاهش مشکلات مالی و افزایش رفاه مالی می شود (آی می[۴]،۲۰۰۶).

 

با توجه به مطالب پیش گفته و اهمیت روز افزون مبحث سواد مالی ، پژوهش حاضر در پی سنجش سواد مالی دانشجویان و بررسی روابط اجتماعی آن با رفاه مالی وذهنی آن ها‌ است

 

    1. ضرورت انجام تحقیق

اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق را می توان از دو منظر تئوری و کاربردی تقسیم کرد: از نظر کاربردی سواد مالی، رفاه مالی و رفاه ذهنی فاکتورهایی هستند که در عملکرد فرد در محیط کاری تاثیر گذارند. افرادی که دارای سواد مالی بالاتری باشند می‌توانند برای خانواده هایشان تصمیمات بهتری بگیرند و از امنیت رفاهی و اقتصادی بیشتری برخوردار می‌شوند. به صورت کلی می توان گفت تحت تاثیر فشارهای اجتماعی و روانی کمتری قرار می گیرند.

علاوه بر این سازمان هایی که کارکنان آن دارای سواد مالی بالاتری هستند و از نظر مالی در رفاه هستند از رضایت شغلی بالاتری برخوردارند، به گونه ای که می توان گفت رضایت شغلی می‌تواند بر رضایت زندگی افراد تاثیر گذارد. رضایت شغلی بیشتر دارای بهره وری بالاتر بوده و اینکه افراد مزایای سازمان خود را بهتر درک ‌می‌کنند و تعهد بیشتری را نسبت به سازمان خود نشان می‌دهند (کیم ، ۲۰۰۷). در مقابل عدم سواد مالی؛ زندگی افراد، خانواده ها، دوستان و شرکای تجاری آن ها را به دلیل اخذ تصمیمات نامناسب مالی تحت تاثیر قرار می‌دهد و این امر اثرات نامطلوبی بر جامعه داشته؛ تا آنجا که می‌تواند به کاهش ثروت ملی و در نهایت کاهش سطح رفاه مالی در جامعه منجر شود (معین الدین و همکاران، ۱۳۹۰). اثرات نگرانی مالی بر زندگی کاری و شخصی نیز در تحقیقات مختلف به اثبات رسیده است. نگرانی مالی بیشتر نه تنها موجب کاهش میزان رضایت از زندگی شده؛ بلکه عملکرد فرد را در محیط کار تهدید می‌کند. نگرانی مالی میزان افسردگی، اعتماد به نفس و توانایی مدیریت زندگی شخصی و کاری افراد را تهدید می‌کند. نگرانی مالی موجب کاهش بهره وری، کاهش کیفیت، کمیت و ‌کارآمدی فرد در محیط کار شده و غیبت، تأخیر و عدم تمرکز روی کار را افزایش می‌دهد.

در بحث ضرورت یادگیری سواد مالی برای دانشجویان؛ نیز نتایج مطالعات انجام گرفته بیانگر آن است که دانشجویانی که حداقل مبلغی را برای پوشش هزینه های شهریه و … از والدین خود دریافت می‌کنند نسبت به دانشجویانی که استقلال مالی دارند بیشتر دچار شکست شده یا در ترم های تحصیلی خود مشروط می‌شوند و در کل معدل کمتری دارند (معین الدین و همکاران، ۱۳۹۰). بر این اساس تحقیق حاضر در نظر دارد تا ضمن اندازه گیری سطح سواد مالی، به بررسی ارتباط آن با رفاه ذهنی ورفاه مالی دانشجویان بپردازد.

 

    1. اهداف تحقیق

 

    1. بررسی سطح سواد مالی دانشجویان استان یزد

 

    1. بررسی سطح رفاه ذهنی دانشجویان استان یزد

 

  1. بررسی تاثیر سواد مالی بر رفاه ذهنی و رفاه مالی دانشجویان استان یزد

    1. فرضیه های تحقیق

هر تحقیق علمی به منظور جواب دادن به برخی از سوالات برای قبول یا رد فرضیه‌ها صورت می‌گیرد. فرضیه های مرتبط با تحقیق، می توان به موارد ذیل اشاره نمود :

 

    1. دانشجویان استان یزد از نظر مالی با سواد هستند .

 

    1. سواد مالی بر رفاه ذهنی دانشجویان استان یزد تاثیر می‌گذارد.

 

    1. سواد مالی بر رفاه مالی دانشجویان استان یزد تاثیر می‌گذارد.

 

  1. متغیرهای جمعیت شناختی دانشجویان بر سواد مالی آن ها تاثیر دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1401-09-20] [ 11:51:00 ب.ظ ]




تجویز استعمال مواد مخدر در سنین شصت سال به بالا این توهم را قوت می بخشید که استعمال مواد در این ایام مفید است و حتی کسانی هم که معتاد نبودند، سعی می‌کردند بعد از شصت سال به اعتیاد روی آورند.

 

این مقرره ناظر به استفاده معتاد از سهمیه دولتی بود که مزایای زیر را می توان برای آن در نظر گرفت:

 

۱٫ معتادان قابل کنترل می‌شوند و ضمن ادامه اعتیاد، تخلفی قانونی هم صورت نمی گیرد (تبصره ماده ۳ آیین نامه یاد شده).

 

۲٫ در همین راستا معتادان فقط به میزان مورد نیاز می‌توانند مواد تهیه کنند حال آن که در سیستم بازار آزاد تأمین مواد بیشتر و ذخیره آن ممکن است (بند ب ماده ۴).

 

۳٫ معتاد به عنوان یک بیمار با پزشک رو به روست و پزشک صالح هم تنها به مقدار نیاز آن را تجویز می‌کند (ماده۲).

 

۴٫ از نظر روانشناسی معتاد احساس نمی کند که از جامعه طرد شده است.

 

۵٫ امکان ناخالصی مواد و زیان آوری در تریاک دولتی کمتر است.

 

۶٫ نیازی به تشدید قوانین و در نتیجه وارد شدن قاچاقچیان مجهزتر به میدان نیست(مظفری،۱۳۷۸: ۱۹۲).

 

متأسفانه این قانون هم به دلیل نبود فرهنگ مصرف در جامعه و صرفاً برخورد قانونی، با وجود مزایای یاد شده نتوانست در امر مبارزه با اعتیاد کارگر باشد و این توهم را در بین مردم به وجود آورد که در سنین شصت سال به بالا نه تنها استعمال تریاک مجاز بلکه لازم است و موجب شد افراد دیگری هم به سوی اعتیاد روی آورند.

 

ب- دوران پس از انقلاب (سیاست تحریم و مبارزه)

 

چنان که گذشت در قبل از انقلاب حاکمان وقت ضمن آنکه سعی داشتند از طریق تولید و صدور مواد مخدر درآمد ملی کشور را بالا ببرند و به سادگی از این سود سرشار نمی توانستند چشم پوشی کنند، قوانینی را هم در این راستا به تصویب رساندند، هر چند توجه به معتادان و درمان آنان نیز هیچگاه دور از نظر قانون گذار نبود و همواره راه های مختلفی را در نیل ‌به این هدف می آزمودند. با وجود این، کشت مواد در داخل یا امکان ترانزیت آن و حتی خرید سوخته تریاک و عواملی از این قبیل، روز به روز به میزان معتادان افزود تا آن که در نهایت تصمیم بر این شد که مواد مخدر با توجه به مزایایی که سیستم توزیع دولتی دارد، به تقلید از دیگر کشورها در ایران نیز اجرا گردد که این امر هم به دلیل نبود فرهنگ سازی با موفقیت چندانی روبه رو نشد و هم چنان به افزایش دامنه اعتیاد در کشور دامن زد. با آغاز انقلاب اسلامی، به دلیل تازه کار بودن دولت جدید و مشغولیت های فراوانی که در تثبیت حکومت وجود داشت، از توجه به امر اعتیاد غفلت شد و دو مسأله اعتیاد را در کشور تشدید نمود:

 

۱٫ به دلیل آن که از نظر شرع فتوایی بر حرمت مصرف تریاک وجود نداشت، در تصویب قوانین مرتبط با اعتیاد اصل مسأله مسأله ای نامشروع تلقی نمی شد و از این رو در آن فضای حاکم، قانون گذار در صدد منع مطلق آن و برخورد با اعتیاد نبود.

 

۲٫ سیستم توزیع کوپنی تریاک به دلیل مزایایی که بر شمردیم، در این زمان سیستم مناسبی به شمار می‌آمد لذا دولت جدید هم در همین راستا حرکت کرد و در اوایل انقلاب با کشت مواد مخدر در داخل موافقت نمود ولی به دلیل کنترل نشدن کشت، علاوه بر موجودی انبارها، مواد دیگری هم از سوی کشاورزان کشت و بر میزان قبلی افزوده شد و تولید بیشتر با مصرف بالاتر ملازمه داشت که به نتایج زیانباری منجر شد.

 

با ‌تصویب‌نامه مورخ ۲۳/۷/۱۳۵۷ هیئت وزیران، دولت موقت چراغ سبزی به کشاورزان نشان داد و باعث شد حدود ۴۰۰۰۰ هکتار زمین زیر کشت خشخاش قرار گیرد، علاوه بر آن که ۴۰ تن تریاک در انبارها نگه داری می شد(اسعدی،۱۳۷۸: ۹۰)

 

به دنبال آن فروش تریاک خریداری شده از کشاورزان به معتادان به موجب تصویب نامه ای (در مورخه ۳/۶/۱۳۵۸) به مرحله اجرا در آمد و در ۶/۱۱/۱۳۵۸، مقرر شد تریاک هایی که توسط کمیته های انقلاب و سپاه پاسداران کشف می شود، به وزارت کشاورزی و عمران روستایی فروخته شده و وجه آن به کمیته مرکزی امام پرداخت گردد(ساکی،۱۳۸۰: ۱۳۹)

 

در نتیجه هم کشت وسیع مواد و همچنین فروش آن در کشور و هم حفظ و نگه داری موارد قاچاق کشف شده، قدم هایی بودند در ترویج اعتیاد. البته در اردیبهشت ۱۳۵۸تصویب نامه ای ‌در مورد مواد افیونی و مخدر به تصویب رسید ولی تأکید داشت، چنان چه مواد موجود در موادی که تحویل انبارها خواهد شد، غیر قابل مصرف پزشکی یا آزمایشگاهی باشد، معدوم خواهد شد که طبعا مقرره ای نبود برای معدوم ساختن مازاد بر مصرف؛ شاهد آن پیش‌بینی تیاری تریاک توسط سازمان معاملات تریاک یا سازمان قائم مقام آن بود (ماده۴۰).

 

این وضعیت ادامه داشت تا آن که با تصویب لایحه قانونی «تشدید مجازات مرتکبین جرایم مواد مخدر و اقدامات تأمینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال به کار معتادین» در ۱۹/۳/۱۳۵۹ در ماده ۲ برای کشت خشخاش در بار اول ۳ تا ۱۵ سال زندان در نظر گرفته شد. با تصویب این قانون کلیه مقررات و قوانین مربوط به منع کشت خشخاش و مجازات مرتکبین آن به استثنای تصویب نامه مورخ مرداد ۱۳۳۸ راجع به فهرست مواد، از تاریخ اجرای لایحه فوق ملغی الاثر شد.(اولین سمینار بررسی مسائل اعتیاد،۱۳۶۵: ۸۰).

 

مهمترین سیاست‌های کیفری را در این قانون می توان بدین شرح برشمرد:

 

۱٫ منع کشت خشخاش و پیش‌بینی مجازات ۳ تا ۱۵ سال زندان برای بار اول و اعدام در صورت تکرار آن (ماده ۲۰).

 

۲٫ پیش‌بینی اعدام برای وارد کننده، سازنده و فروشنده این مواد و همچنین برای کسی که بیش از یک کیلو را نگه داری، حمل یا مخفی کند.

 

۳٫ مصادره اموال منقول و یا غیر منقول که به علت ارتکاب جرایم فوق تحت تعقیب قرار گیرند.

 

۴٫ جرم شناختن اعتیاد و دستگیری و مجازات معتادان ولگرد.

 

۵٫ مکلف شدن دولت به تهیه مراکز مجهز برای باز پروری و آموزش معتادان (ماده ۱۹).

 

همچنین طبق لایحه قانونی مصوب ۲۸/۲/۱۳۵۸، رسیدگی به جرایم مواد مخدر به دادگاه انقلاب واگذار شد. چنان که ملاحظه می شود روح حاکم بر این قانون، مجازات گرایی است و در حالی که کشت خشخاش در کشور در اوایل انقلاب مجاز شناخته شده بود در این قانون مجازات اعدام برای آن در نظر گرفته شد.

 

البته در ماده ۱۸ به معالجه معتادان هم توجه شده بود که این امر حاکی از بیمار تلقی شدن معتاد است. همچنین پیش‌بینی ارائه گواهی عدم اعتیاد در کسبِ برخی از امتیازهای اجتماعی، از ابتکارات جالب توجهی بود که می‌توانست زمینه اعتیاد را از بین ببرد.

 

پس از آن «قانون مبارزه با مواد مخدر» در ۳/۲/۱۳۶۷ به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید۰

 

عمده تغییرات این قانون را می توان چنین بر شمرد:

 

۱٫ پیش‌بینی مجازات اعدام در قانون قبلی برای کسی که برای بار دوم به کشت خشخاش اقدام کند، چندان از وجهه شرعی برخوردار نبود و نمی توانست چنین مجازات سنگینی توجیه مناسب قانونی داشته باشد، جز شرایط حاکم بر جامعه آن روز که در قانون جدید مجمع قدمی اساسی برای این امر برداشت و اعدام را (در ماده ۲) برای کسی پیش‌بینی کرد که برای بار چهارم به کشت خشخاش مبادرت کرده باشد.

 

۲٫ طی استفتای به عمل آمده از حضرت امام(ره) ایشان جواز حکم اعدام را به صدق مفسد فی الارض منوط کرده بودند که مصادیق آن مبهم و تنها مستند آن آیه مربوط به محاربه بود.(ساکی،۱۳۸۰: ۳۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:13:00 ب.ظ ]




علاقه فزاینده به موضوع هوش درجهان واقعی ، ونه فقط محیط های کلاس ، انواع نوینی ازهوش ازجمله هوش فرهنگی را طرح ‌کرده‌است.چنین نکته ای بسیارحائزاهمیت است که پیشرفت های فردی واجتماعی را محدود به مفاهیم پیوندخورده با هوش منطقی ‌و ریاضی ندانسته وبا دقت بیشتری به افراد وجوامع موفق در دستیابی به اهداف فردی وگروهی مشاهده کنیم که آن ها را می توان به لحاظ هوش ریاضی ومنطقی در سطوح متفاوتی طبقه بندی کرد.

 

هوش ازجمله مفاهیمی است که درحوزه روانشناسی تعاریف متعددی از آن ارائه شده است.باوجود تعدد تعاریفی که ازهوش ارائه شده است ویا ویژگی های متعددی که برای افراد باهوش موردشناسایی قرار گرفته است اما می توان جهت گیرهای واحدی را درآنها یافت.علاوه راین پیوندهایی بین تعاریف مختلف از هوش وفضای مفهومی هوش فرهنگی وابعاد آن وجو دارد که تلاش می شود تا به اختصار این پیوندها ذکر شوند.

احمدی وماهر( ۱۳۸۵) مجموعه ای ‌از تعاریف طرح شده بویژه توسط دانشمندان مختلف ازنیمه اول قرن بیستم را گردآوری کرده‌اند که برخی از آن ها پیوندبیشتری با مفهوم هوش فرهنگی وبا یکی ازابعاد آن داشته وارتباط برخی نیز کمتر است.این تعاریف به شرح زیر هستند :

 

    1. هوش عبارت است از ظرفیت توانایی ویادگیری ؛

 

    1. هوش عبارت است از دانش پذیری وظرفیت کسب آن ؛

 

    1. هوش عبارت است از سازگاری فردبامحیط ؛

 

    1. هوش توانایی تفکر برحسب ایده های انتزاعی است ؛

 

  1. هوش توانایی درک اشخاص وایجاد رابطه با آن ها(هوش اجتماعی) ، توانایی اشیاء ‌و کارکردن با آن ها ( هوش عملی ) وتوانایی درک نشانه های کلامی _ ریاضی وکارباآنهاست ؛

۶)هوش عبارت استاز توانایی فرد برای اینکه به طور هدفمند عمل کند ، به طور منطقی بیندیشد وبه طورموثربا محیط مبادله نماید..

 

درتعریف پیاژه[۳۷] از هوش نیز می توان ماهیت هوش فرهنگی را تاحدزیادی ردیابی کرد. وی هوش را عبارت ازحالت تعادلی می‌داند که کلیه استعدادهای سازشی از نوع حسی ‌و حرکتی ‌و نیروهای شناختی واکتسابی وهمچنین کلیه تبادلات جذبی وانطباقی که بین جسم ومحیط صورت می‌گیرد بدان گرایش پیدا می‌کنند( پیاژه ، ۱۳۷۵). تأکید برعناصری نظیر حالت تعادلی ، نیروهای شناختی وتبادلات جذبی وانطباقی درتعریف هوش با فضای مفهومی هوش فرهنگی درارتباط است.

 

ازنظر پیاژه عمل کامل واساسی هوش مستلزم سه مرحله اصلی است که عبارتنداز:

 

۱٫سوال که متوجه تحقیق وپژوهش می‌گردد.

 

۲٫ فرضیه که راه حل ها را ازقبل پیش‌بینی می‌کند.

 

۳٫ضبط یا کنترل که راه حل ها را انتخاب می‌کند.

 

مراحل سه گانه ای که ازنظر پیاژه هوش یک عمل کامل را به انجام می سارندبا بحث های نظری درباره هوش فرهنگی مرتبط است. مرحله اول که با طرح پرسش تحقیق وپژوهش آغاز می شودبابحث مربوط به هوش انگیزشی ارتباط دارد. در واقع فردی که ازهوش انگیزشی بالایی برخوردار است همواره پرسش های متعددی را درباره فرهنگ سایر ‌گروه‌های اجتماعی مطرح می‌کند ‌و ازطریق مختلف به دنبال گردآوری اطلاعات برای ‌پاسخ‌گویی‌ به دغدغه های ذهنی خود را در این باره است. آنچه که پیاژه به نام فرضیه یا راه حل های پیش‌بینی شده ازقبل عنوان می‌کند با هوش فرهنگی فراشناختی مرتبط است.در این مرحله فرد دارای پرسش درباره سایرفرهنگ ها ، باآگاهی نسبت به فرایند شناخت ومخاطراتی که عقاید قالبی در راه شناخت واقعی ایجاد می‌کند فرضیه هایی را طرح کرده وبدنبال فهم درستی یا نادرستی ‌آنهاست بدون آنکه بخواهد باورهای اولیه خودرا به هرنحوکه شده تأیید کندکه انتخاب راه حل هاست باهوش فرهنگی شناختی ورفتاری مرتبط است.در این مرحله است که پس از آزمون فرضیه،بردانش فرد ‌از فرهنگ سایر گروه ها افزوده شده و وی درمی ‌یابد که چه رفتاری دریک موقعیت خاص ‌و در یک ارتباط بایک فرهنگ ویژه می‌داند اثربخش ‌تر باشد.

 

ازنظر وی فقط می توان دوشکل ازهوش را مشخص ساخت:یک هوش عملی یا تجربی ودیگری هوش متفکرانه یا سیستماتیک. ‌در هوش نوع اول،مسئله به صورت یک نیاز سادهمطرح می شود ونظریه به صورت یک آزمایش ‌و خطای حسی_حرکتی وضبط یا کنترل نیزبه شکل یک سر ‌از شکست ها یا پیروزی هامتجلی می‌گردد.‌در هوش نوع دوم است که نیازبه صورت مسئله مورد تفکر وحرکات آزمایشی به صورت پژوهش ها وبررسی هایی به منظور یافتن فرضیه‌ها در می‌آید وبالاخره ضبط وکنترل وجود قطعی وکنترل وجود قطعی ‌و تثبیت شده وتجربه را ازطریق شناسایی ودرک ارتباطات که برجداساختن وطرد فرضیه های غلط وحفظ فرضیه هایدرست به کارمی رود قبلا جلو انداخته وپیش بینی می کند( پیاژه ، ۱۳۷۵ ).

 

آنچه پیاژه به عنوان انواع هوش نامیده وبه دونوع عملی _ تجربی ومتفکرانه _سیستماتیک تقسیم ‌کرده‌است نیز باهوش فرهنگی درارتباط است.این انتظار وجود دارد که فرایند کامل از تقویت هوش فرهنگی یک فرآیندمتفکرانه ‌و سیستماتیک باشد به نحوی که چارنوع هوش انگیزشی ، شناختی ‌و فراشناختی مقدم ‌بر هوش فرهنگی رفتاری عمل کنند هرچند این امکان وجود دارد که صرفا ‌بر اساس قرار گرفتن درموقعیت های رفتاری وبدون توجه مستقیم به ابعاد سه گانه انگیزشی ، شناختی ‌و فراشناختی ازهوش فرهنگی آثار مثبتی ‌بر تقویت هوش فرهنگی داشته باشد. حالت اخیر بیشتربانوع هوش عملی وتجربی پیاژه ارتباط دارد.

 

اشترنبرنگ[۳۸] دربرررسی خودپیرامون هوش درابتدا تأکید می‌کند که هوش مفهومی است که می توان آن را به عنوان چیزی که همه روانشناسان شناختی راگیج ‌کرده‌است تلقی کرد. وی می توان آن را به عنوان چیزی که همه روانشناسان شناختی را گیج ‌کرده‌است تلقی کرد.وی ازخود می پرسد که واقعا هوش چیست؟درپاسخ به آن می نویسد که ‌در سال‌ ۱۹۲۱وقتی سردبیر مجله روانشناسی تربیتی این پرسش را ازچهارده روانشناس مشهور کرد پاسخ ها متفاوت بودند اما به طور کلی دوموضوع مهم را دربرداشتند :

 

اول اینکه هوش شامل ظرفیت یادگیری ‌از تجربه است. دوم اینکه هوش شامل توانش سازگاری بامحیط اطراف است.۶۵سال بعدهمین پرسش از ۲۴ روانشناس شناختی مختصص درپژوهش هوش پرسیده شده.آن ها نیز براهمیت یادگیری ‌از تجربه وسازگاری با محیط تأکید کردند.آن ها همچنین این تعریف را با تأکید براهمیت فراشناخت _ درک افراد ازفرآیندهای تفکرخویش وکنترل آن _ توسعه دادند ( اشترنبرگ ،۱۳۸۷).

 

تأکید صورت گرفته براهمیت یادگیری از تجربه وسازگاری با محیط هردوبه هوش فرهنگی ارتباط دارند.ازطرفی یادگیری ‌از تجربه با بعد با بعد ذهنی یا شناختی هوش فرهنگی ارتباط دارد در حالی که بحث سازگاری بامحیط هم به کلیت مفهوم هوش وهم به بعد رفتاری آن ارتباط پیدا می‌کند.آنچه به عنوان درک افراد ازفرآیندهای تفکرخویش وکنترل بر آن ذکرشدمستقیما با بعدفراشناختی ازهوش فرهنگی درارتباط است.

 

اشترنبرگ همچنین درپژوهش دیگری ازمردم خواست تا خصوصیات یک شخص باهوش را معین کنندوازمیان رایج ترین پاسخ ها ، عبارات زیرچشم گیرتربودند :

 

    • به طورمنطقی ‌و درست استدلال کند.

 

    • به طور گسترده مطالعه کند.

 

    • ذهن بازی داشته باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ب.ظ ]




 

 

(۳-۴)

 

 

۳-۷-۳- روش کلی کار در الگوی معادلات ساختاری

 

آنچنان که آمد، معادلات ساختاری به عنوان یک الگوی آماری به بررسی روابط بین متغیرهای پنهان و آشکار مشاهده شده می‌پردازد. در واقع الگوسازی معادله ساختاری یک رویکرد آماری جامع برای آزمون فرض‌هایی درباره روابط بین متغیرهای مشاهده شده و پنهان است، در الگوی معادلات ساختاری روش کار بدین صورت است که:

 

۱- مشخص کردن الگویی بر پایه یک نظریه: الگو یا مدل یک عبارت آماری درباره روابط بین متغیرها است.این الگوها در زمینه رویکردهای مختلف تحلیلی، شکل‌های مختلفی به خود می‌‌گیرند. در این مرحله یک الگو یا مدل بر اساس ترجمان یک نظریه به معادلات ساختاری یا ریاضی تهیه می‌شود. یعنی ابتدا یک نمودار مسیر را ترسیم می‌شود و روابط علی بین متغیرها را نشان داده می‌شود. بعد از مشخص کردن متغیرهای پنهان باید شاخص‌ها یا متغیرهای مشاهده شده مناسبی را انتخاب و به آن ها وصل کنیم. بهتر است از چندین شاخص به جای یک شاخص برای اندازه‌گیری متغیر پنهان استفاده شود و این کار به کمک تعریف مفهومی و عملیاتی صورت می‌گیرد.

 

۲- ارزیابی حالت تعیین مدل یا الگو: ‌بر اساس این که مدل باید مستلزم شرایطی برای به دست آوردن یک راه حل منحصر به فرد برای پارامترهای بیان شده باشد.

 

۳- ارائه تخمین برای الگوی پیشنهادی: به دست آوردن تخمین پارامترهای آزاد از روی مجموع داده های مشاهده شده که شامل فرآیندهای تکراری است، که در هر تکرار یک ماتریس کوواریانس ضمنی ساخته می‌شود. و با ماتریس کوواریانس داده‌ای مشاهده شده مقایسه می‌گردد. مقایسه این دو ماتریس منجر به تولید یک ماتریس باقیمانده می‌شود، و این تکرارها تا جایی ادامه می‌یابد، که این ماتریس باقیمانده به حداقل ممکن برسد.

 

۴- ارزیابی تناسب یا برازش الگو یا مدل: زمانی الگو یا مدل با داده های مشاهده شده تناسب دارد که ماتریس کوواریانس ضمنی با ماتریس کوواریانس داده های مشاهده شده، معادل باشد. بدین معنی که ماتریس نزدیک صفر باشد. مهم‌ترین گام موجود در این مرحله عبارت است از: بررسی معیار کلی تناسب مدل و قابلیت آزمون‌پذیری مدل ارزیابی موضوع که آیا اصلاحات مورد نیاز است یا خیر؟ هنگامی که مدلی تخمین زده می‌شود، برنامه نرم‌افزاری یکسری آمارهایی از قبیل خطای استاندارد و غیره را درباره ارزیابی تناسب مدل با داده ها منتشر می‌کند.

 

۵- اصلاح مدل: تطبیق مدل بیان شده و تخمین زده شده از طریق آزادکردن پارامترهایی که قبلاً ثابت بوده اند، یا ثابت کردن پارامترهایی که قبل از آن آزاد بوده‌اند.

 

۶- تفسیرمدل: اگر آزمون‌های تناسب نشان دهند که مدل به طور کافی متناسب با داده ها می‌باشد، در این مرحله ما بر روی عوامل مشخص شده (پارامترهای مدل) مدل متناسب شده تمرکز می‌نماییم. در این مرحله، معناداری پارامترهای مدل، مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.

 

۳-۷-۴-آزمون فریدمن[۳۹]

 

آزمون فریدمن یک آزمون ناپارامتری، معادل آنالیز واریانس با اندازه های تکراری (درون گروهی) است که از آن برای مقایسه میانگین رتبه‌ها در بین K گروه استفاده می‌کنیم. فرض صفر در این آزمون مبتنی بر یکسان بودن میانگین رتبه‌ها در بین گروه‌ها است. یعنی با بهره گرفتن از آزمون فریدمن مشخص می‌شود که در میان سه متغیر اثرگذار بر بهره‌وری در این تحقیق کدام بیشترین و کدام کمترین تاثیر را دارد (ایرجی‌راد، ۱۳۸۴).

 

فصل چهارم

 

تجزیه و تحلیل

 

۴- مقدمه

 

در این فصل با بهره گرفتن از مطالب فصول پیش ابتدا به برآورد تعداد نمونه مورد نیاز جهت جمع‌ آوری داده ها پرداخته، سپس با بهره گرفتن از ضریب الفای کرونباخ به بررسی پایایی پرسشنامه تحقیق پرداخته می‌شود، سپس با بهره گرفتن از آزمون معادلات ساختاری، به بررسی تعیین عوامل مؤثر بر افزایش بهره‌وری نیروی انسانی در بانک ملی ایران پرداخته شده است.

 

۴-۱- نمونه‌گیری

 

جهت دخالت دادن ویژگی‌های جامعه در نمونه و برای بیشتر کردن شباهت نمونه و جامعه با افزایش دقت نمونه‌‌برداری، نمونه آماری مورد نیاز جهت انجام این پژوهش و آزمون فرضیات، به صورت تصادفی طبقه‌بندی شده «گروهی» انتخاب گردیده است. مزیت اصلی این روش نمونه‌‌گیری این است که می‌توان اطمینان حاصل نمود، که نمونه هایی با عناصر کافی از هر طبقه انتخاب شده است.

 

با توجه به تعریف جامعه آماری تحقیق حاضر، استفاده از این روش باعث خواهد شد که از همه گروه‌ها، به نسبت مساوی نمونه‌گیری شود. در این روش پس از تقسیم‌بندی جامعه به گروه‌های متجانس، تعداد نمونه نسبت به هر گروه مشخص شده، سپس با بهره گرفتن از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده، تعداد عناصر مورد نیاز از هر گروه انتخاب خواهد شد. در زیر فرمول تعیین نمونه آورده شده است.

 

 

 

(۴-۱)

= تعداد نمونه،

 

N= تعداد کل جامعه آماری،

 

p= نسبت موفقیت در جامعه و از آنجایی که می‌خواهیم n یعنی تعداد نمونه حداکثر باشد p معادل یک دوم است.

 

= دقت برآورد،

 

= مقدار متغیر نرمال متناظر با سطح اطمینان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

N حجم جامعه در سطح اطمینان ۹۵/۰ (۰۵/۰=a) و N که شامل تعداد کارکنان بانک ملی ادارات جنوب است ۱۲۰۰ نفر از ۱۱۰ شعبه می‌باشد.

 

۴-۲- آمار توصیفی متغیرهای جمعیت شناختی

 

در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری، به بررسی چگونگی توزیع نمونه های آماری از حیث متغیرهایی همچون جنسیت، میزان تحصیلات و غیره پرداخته شده است.

 

جنسیت: چنانچه در نمودار (۴-۱) مشاهده می‌شود تعداد مردان پاسخگو ۱۸۴ نفر یعنی، ۶۴% پاسخ‌دهندگان و تعداد زنان پاسخگو ۱۰۴ نفر یعنی، ۳۶% این جمعیت را تشکیل داده‌اند.

 

جدول (۴-۱) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیر جنسیت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت فراوانی درصد مرد ۲۶۹ ۹۳ زن ۱۹ ۷ جمع ۲۸۸ ۱۰۰

نمودار (۴-۱) درصد پرسشنامه جمع‌ آوری شده بر اساس جنسیت

 

تحصیلات: بنابر نمودار (۴-۲)، لیسانسه‌هایی که پاسخگو بوده‌اند، ۴۸ درصد هستند که بیشترین تعداد پاسخ دهندگان را تشکیل می‌دهند. همچنین افراد با تحصیلات دیپلم تا لیسانس ۴۵ درصد و فوق لیسانس و بالاتر ۷ درصد، پاسخگوی سؤالات بوده‌اند.

 

جدول (۴-۲) توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درصد فراوانی سطح تحصیلات ۴۵ ۱۳۰ دیپلم تا لیسانس ۴۸ ۱۳۹ لیسانس ۷ ۱۹ فوق لیسانس و بالاتر ۱۰۰ ۲۸۸ جمع

 

نمودار (۴-۲) درصد پرسشنامه جمع‌ آوری شده بر اساس تحصیلات

 

سنوات خدمت در بانک: یکی از سؤال‌های مهم و اثرگذار سنوات خدمت در بانک پاسخگویان است که در ۳ گروه تقسیم شده است. همان طور که در نمودار (۴-۳) دیده می‌شود، ۶۲% پاسخگویان که پاسخگو بوده‌اند، بین ۱ تا ۱۰ سال، سابقه کار ‌داشته‌اند. پس از آن ها به ترتیب پاسخگویان با سابقه بین ۱۰ تا ۲۰ سال، ۳۳% و بیش از ۲۰ سال، ۵% پاسخگو بوده‌اند.

 

جدول (۴- ۳) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب سنوات خدمت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سنوات آشنایی یا یانک فراوانی درصد ۱ الی ۱۰ سال ۲۶ ۹ ۱۰ الی ۲۰ سال ۱۳۰ ۴۵ ۲۰ سال و بالاتر ۱۳۲ ۴۶ جمع ۲۸۸ ۱۰۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ب.ظ ]




« کمیته حقوق بشر به عنوان رکن نظارتی میثاق بین ­المللی حقوق مدنی و سیاسی در نظریه عمومی شماره ۲۴ خود در خصوص رزرو در موقع الحاق یا تصویب میثاق بین ­المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل ­های اختیاری اظهارنظر می­ کند[۱۰۱]». « گر چه کمیته مذبور ابتدائاً و بالذات مسأله شرط بر میثاق بین ­المللی حقوق مدنی و سیاسی را مدنظر داشته لیکن ملاک مطرح شده توسط آن کمیته به نظر می­رسد اختصاص به سند مذبور نداشته، بلکه قابل اعمال در تمام اسناد حقوق بشری خواهد بود[۱۰۲]». « بر اساس تفسیر این کمیته، گرچه میثاق حقوق مدنی و سیاسی گونه ­ها و انواعی از شرط ها را منع نکرده و گونه ­هایی را نیز تجویز ننموده است، این بدان معنی نیست که هر گونه شرطی را بتوان به میثاق وارد کرد[۱۰۳]». این مسئله که در پاراگراف پنجم مطرح گردیده، در پاراگراف ششم تشریح می­ شود. در پاراگراف ششم، کمیته به صراحت حق شرط بر میثاق بین ­المللی حقوق مدنی و سیاسی و پروتکل اول آن را مشمول بند ۳ ماده ۱۹ عهد نامه وین می­داند و معتقد است که هر گونه حق شرطی باید با هدف و موضوع معاهده سازگار باشد ولی در ادامه یادآور می­ شود که میثاق و[۱۰۴] پروتکل اول هیچ گونه معیاری را جهت تشخیص و ارزیابی موضوع و هدف معاهده به دست نمی­دهد. کمیته در پاراگراف هشتم خود بیان می­دارد که حق شرط بر قواعد آمره و مقرراتی که مبین حقوق بین­ الملل عرفی است، ممنوع است. همچنین کمیته به بیان صرف این موضوع اکتفا نکرده بلکه مصادیق مربوط به قواعد آمده و مقرراتی که مبین حقوق بین ­الملل عرفی است را نیز ذکر می­ کند که عبارتند از:

 

    • حق رهایی از بردگی

 

    • شکنجه

 

    • ‌بازداشت‌های خودسرانه یا حق آزادی اندیشه، وجدان و مذهب

 

    • اصل برائت

 

    • ممنوعیت اعدام زنان باردار و کودکان

 

    • تبعیضات جنسی، نژادی و ملیتی

 

    • محرومیت از حق ازدواج در خصوص افراد بالغ

 

  • محروم کردن اقلیت­ها در بهره­ مندی از فرهنگ خویش، تدریس مذهب خود و ابراز آن مذهب و یا استفاده از زبان خودشان.

در همین رابطه باید متذکر گردید که نظریه کمیته حقوق بشر با راهنمای عملکرد ‌در مورد حق شرط بر معاهدات کمیسیون حقوق­ بین ­الملل در تعارض است ( حتی شاید بتوان ادعا نمود که تخصیص وارد ‌کرده‌است ). بدین نحو که در راهنمای عملکرد کمیسیون حق شرط بر قواعد غیرقابل تعلیق به طور مطلق ممنوع نگردید، در حالی که در نظریه کمیته حقوق بشر چنین حق شرطی کاملاً ممنوع است. همچنین، در راهنمای عملکرد کمیسیون، قواعد حقوق بین ­الملل عرفی قابل انشای حق شرط هستند در حالی که در نظریه کمیته حقوق بشر چنین قواعدی قابل حق شرط نمی­باشند.

 

کمیته حقوق بشر در پاراگراف دهم نظریه خود معیارهایی را در رابطه با قواعد غیر قابل تعلیق به دست می‌دهد. در ابتدا این کمیته یادآور می­گردد که صرف اهمیت بنیادین داشتن حقوق باعث غیرقابل تعلیق شدن آن ها نمی­ شود و در ادامه چهار معیار را برای تشخیص قواعد غیر قابل تعلیق بیان می­ کند که عبارتند از:

 

    1. حقوقی که تعلیق آن ها ربطی به کنترل شرایط اضطراری ندارد مثل منع بازداشت به دلیل مذهب

 

    1. حقوقی که تعلیق آن ها غیر ممکن است مثل آزادی وجدان

 

    1. حقوقی که تعلیق آن ها باعث نقض حاکمیت قانون گردد مثل ماده ۴ میثاق در رابطه با تعامل میان اقدامات و منافع دولت و اشخاص در شرایط اضطراری که حیات یک ملت را تهدید کند و رسماً اعلام شده باشد بدون هیچ گونه تبعیضی

 

  1. حقوقی که در زمره قواعد آمره باشد مثل ممنوعیت اعدام های خودسرانه و شکنجه

همچنین کمیته در پاراگراف یازدهم نظریه خود، دو مورد دیگر از مواردی که طرفین حق شرط بر آن ها را ندارند را بیان می­ کند:

 

    1. یکی در رابطه با تضمینات حمایتی ملی و بین ­المللی است که چنین حق شرطی را خلاف موضوع و هدف میثاق می­داند

 

  1. دیگری، حق شرط بر رکن نظارتی میثاق است که موجب شانه خالی کردن از نظارت کمیته حقوق بشر بشود.

در اینجا این پرسش مطرح می‌گردد که کدام مرجع صلاحیت تشخیص اعتبار حق شرط را در حقوق بین الملل دارد و آثار حقوقی آن چیست؟ در دکترین، به طور کلی، دو دیدگاه در این رابطه مطرح گردیده است: دیدگاه اول، دیدگاه گروهی است که معتقد هستند، تنها دولت ها صالح برای تشخیص اعتبار حق شرط­ ها هستند. این دیدگاه تا اواسط دهه نود مورد توجه دولت ها و حتی مجامع حقوقی ملل متحد بوده است[۱۰۵]. اما، پس از فجایع بشری و در پیش گرفتن رویه حقوق بشری برخی از قدرت های اروپایی و آمریکایی، دیدگاه دیگری پای گرفت که « نه تنها بر این نظر ‌می‌باشد که ارکان نظارتی صالح در تصمیم ­گیری در خصوص مشروعیت رزرو می­باشند بلکه معتقد است که این ارکان می ­توانند تمام آثار حاصل از تشخیص عدم مشروعیت حق شرط، از جمله ملزم دانستن دولت رزرو دهنده به معاهده را بدون بهره­ مندی از رزرو، نیز جاری کنند[۱۰۶]».

 

پس از بیان دیدگاه های دکترین، لازم می­ باشد که دیدگاه­ های تخصصی نهاد های ملل متحد نیز مورد بحث قرار گیرد. اولین نهادی که در این رابطه به طور صریح اظهار نظر نموده است دیوان بین ­المللی دادگستری در نظریه مشورتی سال ۱۹۵۱ است که در پاسخ سوال اول مجمع عمومی، دولت ها را مرجع تشخیص اعتبار حق شرط ها می­داند و در پاسخ سوال دوم (الف) بیان می­دارد که اگر یک طرف حق شرطی مقرر کرد که به نظر طرف دیگر عهدنامه مخالف موضوع و هدف معاهده است، آن طرف می ­تواند دولت رزرو دهنده را طرف عهدنامه محسوب ننماید زیرا یک کشور نمی­تواند در روابط معاهده­ای خود، بدون رضایتش ملزم گردد[۱۰۷].

 

عهدنامه­ های وین در رابطه با حقوق معاهدات نیز در بند ۴ ماده ۲۰ خود مقررات مشابه نظریه مشورتی را مورد توجه قرار می­دهد و دولت طرف معاهده را مرجع تشخیص اعتبار حق شرط می­داند و در ماده ۲۱ نیز آثار اعتراض به آن را مورد بررسی قرار می­دهد و همان نتیجه نظریه مشورتی را با ادله آن گرفته است[۱۰۸].

 

در سال ۱۹۹۴، نظریه کمیته حقوق بشر، پس از بررسی دیدگاه های دیوان بین ­المللی دادگستری و کنوانسیون وین در رابطه با حقوق معاهدات ‌به این نتیجه رسید که این مقررات در رابطه با معاهدات حقوق بشری، نامناسب و ناکافی هستند و در ادامه در پاراگراف شانزدهم چنین بیان می‌دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]