کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        



آخرین مطالب


جستجو


 



بی­حوصلگی احساس معمولی (رایج) است که تقریباً هرکس به طور ذهنی آن را می شناسد، اما به رغم شیوع بالا و استفاده از آن در زبان عامیانه، به سختی تعریف می‌شود. محققان روی مؤلفه­ های اصلی یا کافی که حالات و احساس بی­حوصلگی را تعیین می‌کنند توافق ندارند. با این حال میکلاس و وودانویچ (۱۹۹۳) تعریف کاربردی زیرا را ارائه کرده ­اند: بی­حوصلگی حالتی از انگیختگی نسبتاً پایین و عدم رضایت است که به محیطی که از لحاظ میزان تحریک نامناسب است، نسبت داده می شود. حالت انگیختگی نسبتاً پایین مربوط به نظریه­ های انگیختگی و سایق است که بیان می‌کنند افراد برای ماندن در یک سطح بهینه از انگیختگی تلاش ‌می‌کنند (زاکرمن، ۱۹۷۹؛ به نقل از یوریچ، ۲۰۰۴). در مواردی که انگیختگی پایین وابسته به بی­حوصلگی است افراد به دنبال یک محیط تحریک کننده­تر جهت بالا بردن سطح انگیختگی خود اقدام ‌می‌کنند (جستجوی­تازگی ، تغییر، موقعیت های مهیج تر، چالش­برانگیز یا پیچیده).

 

حالت بی­حوصلگی به شیوه ­های متفاوتی توسط پژوهشگران توصیف شده­است. برای مثال فنیچل[۴] (۱۹۵۱؛ به نقل از گلدبرگ، ۲۰۰۸)، بی­حوصلگی را به عنوان تجربه­ای توصیف می­ کند که نتیجه­ سرکوب یک سایق یا تمایل و کارهایی که فرد می­خواهد انجام دهد، و یا از دست دادن احساس هدفمندی در افراد است. مشابه ‌به این هایدگر [۵](۱۹۹۵) آن را به عنوان ماندن درحالت برزخ می‌داند که در آن فرد هم می­خواهد در دنیا به عنوان یک کل باشد، و درعین حال می­خواهد خودش را با جداشدن از آن بشناسد. این نظریه ­ها تأیید ‌می‌کنند که بی­حوصلگی با یک هدفمندی[۶] مشخص می­ شود که به موجب آن فرد می­خواهد در دنیایی درگیر باشد؛ اما اقداماتی که انجام می­دهد موفقیت کمی به همراه دارد. از طرف دیگر به عنوان یک حالت بی ­تفاوتی یا آنچه که بی­حوصلگی عمیق نامیده می­ شود مفهوم سازی شده است (به نقل از مانسیکا[۷]، ۲۰۰۹).

 

۱-۲ بیان مسأله

 

بی­حوصلگی، موضوعی است که در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. هرچند به طورعامیانه (غیررسمی) هرکس می ­تواند بی­حوصلگی را تعریف کند، اما به طور کلی بی­حوصلگی به عنوان یک حالت تنفر یا ناسازگاری با هر نوع تجربه تکراری مثل کار روزانه یا برخورد با افراد کسل کننده و ملال­آور و بی قراری زیاد در شرایطی که رهایی از ثبات (یکنواختی)[۸] امکان پذیر نیست، تعریف می شود (زاکرمن،[۹] ۱۹۷۹؛ به نقل از وات[۱۰] و وودانویچ، ۱۹۹۹). بی­حوصلگی که در طیفی از متوسط تا شدید قرار می‌گیرد، به عنوان یک احساس ملالت،[۱۱] بی معنایی،[۱۲] پوچی،[۱۳] کسل سازی[۱۴] و فقدان تمایل به ارتباط با محیط فعلی توصیف می­ شود. رفتارهایی که اغلب با حالت بی­حوصلگی همراه است شامل: خمیازه کشیدن، نشانه های بی­توجهی، و بی­قراری است (ساندبرگ[۱۵]، لاکتین[۱۶]، فارمر[۱۷] و ساد[۱۸]؛ ۱۹۸۸). شواهد تجربی پیشنهاد می‌کنند که بی­حوصلگی امر شایعی است. بر اساس منابع سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ در همه جا ۰۱۸/۰ تا ۰۵۰/۰ افراد بی­حوصله هستند. آمادگی برای بی­حوصلگی[۱۹] یک خصیصه یا زمینه برای بی­حوصله شدن ، گرایش به تجربه بی حوصلگی در خیلی از موقعیت ها و نداشتن رغبت کافی در زندگی است. رفتارهای وابسته به بی­حوصلگی خصیصه­ای شامل : غیبت کردن، مشکلات ایمنی با کار، کناره­گیری و تمرد و سرکشی در محل کار است (ساندبرگ و همکاران، ۱۹۸۸).

 

‌در مورد ماهیت و عناصر بی­حوصلگی نظریه­ های متفاوتی وجود دارد. بی­حوصلگی اغلب به عنوان تنفر از تکراری بودن و روزمر­ه­گی توصیف می­ شود و معمولاًزمانی بروز می­ کند که محیط فاقد تحریک مناسب باشد (وات و وودانویچ، ۱۹۹۹). یکی از جنبه­هایی که در ادبیات بی­حوصلگی به آن اشاره شده­، آمادگی برای بی­حوصلگی(بی­حوصلگی خصیصه­ای) و تأکید بر تأثیر تفاوت­های فردی در احتمال بروز آن در موقعیت خاص است (نیل[۲۰]، ۲۰۰۶). علی­رغم آنکه بی­حوصلگی در ابتدا به عنوان یک ساخت تک ­بعدی مفهوم­سازی شده بود، اما اکنون به عنوان یک مفهوم چند بعدی در نظرگرفته می شود (نیل، ۲۰۰۶). وودانویچ و کاس[۲۱] (۱۹۹۰) مدعی ‌شده‌اند که در بی­حوصلگی پنج عامل متمایز وجود دارد: ۱- تحریک بیرونی که به بر انگیختگی و تنوع در محیط اطلاق می­ شود ۲- تحریک درونی که توصیفی از بی­علاقگی و مشکل درحفظ توجه است. ۳- پاسخ مؤثر بازتابی است از پاسخ های هیجانی نامناسب به بی­حوصلگی ۴- ادراک زمان که به تحمل وقت و اینکه زمان به کندی می گذرد اطلاق می شود. همچنین ممکن است مربوط به افرادی باشد که معتقدند اوقات پرنشده[۲۲] (وقت خالی) زیادی دارند ۵- عامل اجبار، احساس بی­قراری و بی­حوصلگی را در یک موقعیت محدود اندازه ‌می‌گیرد.

 

اما گوردن[۲۳] و همکاران (۱۹۹۷) یک راه ­حل[۲۴]چهار عاملی را مطرح کردند که به ­طور قابل ملاحظه­ای از عوامل وودانویچ و کاس(۱۹۹۰) متفاوت بودند. این چهار عامل عبارت بودند از: نیازهای نامشخص[۲۵] ناتوانی در خودتنظیمی[۲۶]، فقدان خلاقیت[۲۷]، و بی قراری در مهار[۲۸].

 

وودانویچ (۲۰۰۳) در یک مقاله مروری بیان کرده­است که عموماً بین دو تا پنج عامل با بهره گرفتن از مقیاس آمادگی بی­حوصلگی[۲۹] استخراج می­ شود اما دو عامل که به طور نسبتاً ثابتی در هر تحلیل عاملی تکرار شده­ تحریک بیرونی و تحریک درونی است. این فرض توسط وودانویچ (۲۰۰۵) با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییدی (دو عامل تحریک بیرونی ‌و تحریک درونی) به گونه معتبری تأیید شد. بررسی نیل (۲۰۰۶) نیز بی­حوصلگی را فقط به عنوان تحریک بیرونی و درونی ارزیابی کرده­ است.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1401-09-21] [ 06:03:00 ب.ظ ]




 

۲-۳ تعریف بازاریابی صنعت گردشگری

 

بازاریابی در صنعت گردشگری یک روند مدیریتی(اداری) شامل پیش‌بینی نیازها و جلب رضایت گردشگران فعلی و آتی است به طوری که اساساً شرکت های مسافرتی و عرضه کنندگان را در رقابت با یکدیگر قرار داده است.مدیریت مبادله توسط منفعت شخصی، سود اجتماعی و یا هر دو حمایت می شود و موفقیت یک روش بلندمدت، به رضایت متقابل عرضه کننده و مصرف کننده بستگی دارد. به عبارتی، می توان گفت که برآوردن خواست های محیطی و اجتماعی گردشگر به همان اندازه اهمیت دارد که جلب رضایت او. آن ها دیگر نمی توانند نسبت به ویژگی های یکدیگر بی تفاوت باشند (لومسدن،۱۳۹۰).

 

تعریفی که در سال ۱۹۷۵ سازمان گردشگری جهانی در سمینار اوتاوا کانادا تحت عنوان‏”آزمون فعّالیّت‏های پیشبردی در بازاریابی سفرهای بین ‏المللی‏”از بازاریابی‏ گردشگری مطرح ساخت بدین گونه بیان شده است:

 

بازاریابی گردشگری فلسفه‏ی مدیریت تقاضای گردشگر است و باید با پژوهش پیش ‏بینی‏ و انتخاب مناسب کالاها و خدمات،خدمات گردشگری را در بازار عرضه کرد تا بیشترین‏ منافع را برای اهداف سازمان تأمین نمود.

 

تعریف دیگری که بازاریابی گردشگری را بسیار روشن و آشکار مطرح می ‏کند تعریفی است که‏”چمبر و لوایز” در ۱۹۹۵ در کتاب خود با عنوان‏”رهبریت بازاریابی در مهمان‏پذیری‏”ارائه کرده ‏اند؛بدین ترتیب که‏”بازاریابی گردشگری عبارت است از برقراری‏ ارتباط با خریداران بازار هدف و عرضه آن چه که آن ها در هر زمان و در هرکجا می‏خواهند با قیمتی که تمایل به پرداخت آن دارند.هرکسب و کاری که بتواند این مهم را انجام دهد به دو هدف دست‏یافته است یکی خلق و حفظ خریدار و دیگری ایجاد درآمد” (رحمان سرشت،۱۳۸۲).

 

۲-۴ تعریف گردشگری

 

گردشگری به دلیل بین رشته ای بودن و ارتباط ان با علوم مختلف، از دیدگاه افراد مختلف با گرایش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و دارای تعاریف متنوعی است ولی در ریشه و مبنا تمامی تعاریف دارای نکات کلیدی مشترکی می‌باشد(خدابخش و مشایخی ،۱۳۹۰).

 

لغت توریسم (tourism) از کلمه (tour) به معنای گشتن اخذ شده که ریشه در لغت لاتین tours به معنای دور زدن،رفت و برگشت بین مبدأ ومقصد چرخش دارد که از یونانی به اسپانیا و در نهایت به انگلیس راه یافته است.در فرهنگ لغت لانگمن توریسم به معنای مسافرت و تفریح برای سرگرمی معنا شده است.در فرهنگ لاروس توریسم به معنای مسافرت برای تفریح می‌باشد (امیدی و خراسانی زاده،۱۳۹۰).

 

گردشگری به مجموعه فعالیتی اطلاق می شود که در جریان مسافرت یک گردشگر اتفاق می افتد. این فرایند شامل هر فعالیتی از قبیل برنامه ریزی سفر، مسافرت به مقصد، اقامت، بازگشت و حتی یادآوری خاطرات آن نیز می شود. همچنین فعالیت هایی را که گردشگر به عنوان بخشی از سفر انجام می‌دهد نظیر خرید کالاهای مختلف و تعامل میان میزبان و مهمان را نیز در بر می‌گیرد. به طور کلی می توان هر گونه فعالیت و فعل و انفعالی را که در جریان سفر یک گردشگر اتفاق می افتد را گردشگری تلقی کرد.

 

این تعریف چهار مرحله از فعالیت مصرف کننده را دربر می‌گیرد:

 

    • اقدامات اولیه نظیر کسب اطلاعات، پرس وجو از اقوام و دوستان، نگه داری جا یا برنامه ریزی برای یک بازدید روزانه و آماده شدن برای سفر.

 

    • مسافرت به مقصد و بالعکس که احتمالا شامل توقف شبانه در مسیر نیز می شود.

 

    • فعالیت هایی که در مقصد انجام می شود و ممکن است به صورت یکنواخت و معین یا بسیار متنوع باشد.

 

  • فعالیت های بعد از سفر نظیر چاپ عکس و گفت و گو و بحث درباره تجارب سفر(لومسدن،۱۳۹۰).

این مراحل متوالی نقطه آغاز خوبی برای تحلیل فعالیت گردشگری هستند و دیدگاه روشنی را درباره چگونگی و دلایل انجام سفر و نقطه نظرهای افراد درباره عوامل با ارزش هر سفر و همچنین نکات مهمی را درباره توانایی یک مقصد در جلب دوباره مشتری پیش روی ما قرار می‌دهند.

 

همچنین برخی از صاحب نظران، گردشگری را در قالب یک شبکه مبدأ – مقصد مورد بررسی قرار داده‌اند.برای مثال تعریفی از پیرس در رابطه با گردشگری را در زیر آورده ایم:

 

گردشگری فعالیتی چندجانبه بوده و از ‌آنجا که در مراحل مختلف آن از مبدأ تا مقصد، خدمات گوناگونی درخواست و عرضه می شود از لحاظ جغرافیایی نیز پیچیده است. علاوه بر این احتمالا در کشور یا منطقه ای تعداد زیادی مبدأ یا مقصد وجود دارد که اغلب آن ها دارای هر دو خصوصیت حرکت(مبدأ) و پذیرش(مقصد) هستند(رنجبریان و زاهدی،۱۳۸۹).

 

۲-۵ اصول گردشگری

 

با وجود اینکه تعاریف، از نظر تقسیم بندی، دیدگاه یا هدف متفاوت هستند اما ظاهراًً یک عامل مشترک در همگی آن ها وجود دارد. ‌بنابرین‏ می توان گفت که بسیاری از تحلیل های گردشگری بر اصولی استوار شده اند که برخارت و مدلیک آن را ارائه کرده‌اند. این اصول به شرح زیرند:

 

    • گردشگری، ترکیبی است از گرایش ها و ارتباطات .

 

    • دو عامل، حرکتی( سفر به مقصد) و ایستایی( اقامت)، در گردشگری بسیار مهم تلقی می‌شوند.

 

    • گردشگری فعالیتی است که خارج از محل سکونت و کار انجام می‌گیرد و ‌بنابرین‏ با امور مردمی که در آن مقصد زندگی می‌کنند متفاوت است.

 

    • عامل حرکت کوتاه مدت بوده و ماهیت آن نیز موقتی تلقی می شود.

 

  • بازدید از مقصد، به دلایل متنوع انجام می شود و هدف از آن، انتخاب محل سکونت دائمی یا اشتغال به عنوان عاملی درآمدزا نیست(لومسدن،۱۳۹۰).

سه ویژگی دیگر را نیز می توان به موارد بیان شده اضافه کرد:

 

    • گردشگری به فعالیت بازدیدکنندگان و گردشگران روزانه نیز، اطلاق می‌گردد.

 

    • در صنعت گردشگری کالا و خدماتی را که از طریق بخش های دولتی و خصوصی ارائه می‌شوند، نیز بازار خوبی خواهد داشت

 

  • گردشگری یک فعالیت کاملاً خنثی نیست و اثرات مثبت و منفی در جامعه بر جای خواهد گذاشت.

هشت اصل یاد شده زیربنای تعریف گردشگری را تشکیل می‌دهند.

 

در گردشگری نیز مانند بسیاری از علوم مفهوم توسعه و پایداری مورد توجه قرار گرفته است،توسعه پایدار به معنای امروزی ان از دهه ۱۹۹۰ مورد توجه صاحبان فن گردشگری بوده است.در تعریف ارائه شده توسط سازمان جهانی جهانگردی، گردشگری پایدار را به عنوان مدلی از توسعه اقتصادی تعریف ‌کرده‌است که طراحی می شود تا کیفیت زندگی مردم جامعه میزبان را بهبود بخشد،تجربه ای ناب برای بازدید کننده به همراه داشته باشد و کیفیت محیط زیست را حفظ کند و اجرای ان هم بستگی به جوامع میزبان و هم بازدیدکنندگان دارد (خانی و کروبی،۱۳۹۰).

در تعریفی دیگر توسعه پایدار گردشگری عبارت است از : استفاده بهینه از منابع طبیعی و فرهنگی کشور در جهت تامین نیازهای کنونی و آینده به نحوی که ضن حفظ یکپارچگی و هویت فرهنگی، سلامت محیط زیست و تعادل اقتصادی،بتوان رفاه و اسایش مردمان کشور و میهمانان آنان را به صورت متعادل و پایدار تامین کرد.اهداف اصلی گردشگری پایدار عبارتند از:

 

الف)بهبود کیفیت زندگی جامعه میزبان

 

ب)تامین تجارب کیفی برای گردشگران

 

ج) حفظ محیط زیست(محمود زاده و دیگران،۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:44:00 ب.ظ ]




این اصل عموما این گونه در نظر گرفته شده که در حقوق بین الملل اساسا دولت آزاد است صلاحیت سرزمینی انحصاری خود را اعمال نماید البته با اطمینان از این که سرزمین او برای منظور مغایر با منافع دولت دیگر به کار گرفته نشود.

 

این اصل هم در رویه قضایی بین‌المللی و هم در آرای داوری شناخته و مورد استناد قرار گرفته است. مارکس هوبر داور منفرد اختلاف مربوط به جزیره پالماس در رأی‌ خود در سال ۱۹۲۸ تصریح می‌کند:

 

حاکمیت بر سرزمین دربردارنده حق انحصاری فعالیت یک دولت است. این حق در عین حال متضمن یک تکلیف مبنی بر تعهد حفاظت از حقوق دولت های دیگر در سرزمین خود و به خصوص حق دولت های دیگر در تمامیت ارضی و غیر قابل نقض بودن آن در زمان صلح و درگیری می‌باشد.[۱۱۷]

 

دیوان بین‌المللی دادگستری هم در قضیه کورفو ‌به این اصل اشاره می‌کند و بیان می‌دارد:

 

“بعضی اصول کلی مانند تعهد یک دولت به اینکه اجازه ندهد از سرزمینش برای مقاصد مغایر با منافع دولت های دیگر استفاده شود …[۱۱۸] .”

 

البته حقوق ‌دانان با تفاسیر مختلف از نظر دیوان، تکلیف را به احتیاط می دانند و نه تضمین نتیجه و در واقع به معنی به کاربردن معقول امکانات یک دولت است.

 

در کل می توان چنین بیان داشت که این اصل را می توان ‌در مورد میادین مشترک گاز هم در نظر گرفت چرا که در اغلب نزدیک به تمام مخازن گاز مشترک، اعمال حق بدون تضرر همسایه متصور نیست، ‌بنابرین‏ نفی بهره برداری یک‌جانبه از مخزن و تلاش برای دستیابی به توافق در نحوه ی بهره برداری قابل توجیه می‌باشد.

 

بند چهارم: رویه مراجع حل و فصل اختلافات بین‌المللی ‌در مورد میادین مشترک گاز

 

قضایای حقوقی بین‌المللی که در مراجع حل و فصل اختلافات بین‌المللی مطرح می‌شوند فرصتی است تا گروهی از برجسته ترین علمای حقوق بین الملل، با تجزیه و تحلیل قواعد حقوقی به عبارات بی جان و رویه مبهم دولت ها که ساختمان حقوقی را تشکیل داده‌اند، جان بخشیده و در مواردی که عبارات به کار رفته یا رویه مورد استناد دو پهلو یا به قدر کافی واضح نیستند، صراحت دهند.

 

تصمیمات این مراجع چه در قسمت تجزیه و تحلیل وقایع خارجی و توصیف آن ها به عنوان موضوع بین‌المللی و چه در بازیابی و کالبد شکافی قواعد بین‌المللی موجود و شایسته اعمال در قضیه اختلافی، نقشی مؤثر در توسعه حقوق بین الملل داشته و دارد.[۱۱۹]

 

در واقع این مراجع چنان که برخی تحلیل گران اقتصادی حقوق بیان داشته اند این اختیار بلکه این تکلیف را دارند که قاعده عرفی جدید را به جامعه بین‌المللی از طریق آرای خود معرفی کرده و موجب توسعه حقوق بین الملل گردند.

 

به هر حال گرچه تبعیت از آرای صادره از سوی مراجع قضایی نه برای خود آن ها در رسیدگی های بعدی و نه برای سایر دولت های که طرف دعوا نبوده اند الزام آور نیست، اما سایر دولت ها ‌به این آرای احترام می‌گذارند و آن ها را مورد استفاده و استناد قرار می‌دهند.

 

در ادامه ما به بیان برخی قضایای حقوقی بین‌المللی که به نوعی با مسئله منابع مشترک مربوط می‌شوند و در کمیسیون های سازش، دیوان های داوری و دیوان بین‌المللی دادگستری مطرح شده اند، می پردازیم.

 

الف: کمیسیون سازش ایسلند – نروژ در قضیه جان ماین ۱۹۸۰

 

نروژ و ایسلند ‌در مورد مسائل ماهیگیری و فلات قاره موافقت نامه منعقد نمودند اما مسائل مربوط به ادعای ایسلند راجع به یک منطقه اقتصادی در فلات قاره به گستردگی بیش از ۲۰۰ مایل دریایی، در منطقه ای نزدیک به جزیره ماین سواحل ایسلند توافق نشده باقی ماند.

 

در نتیجه اختلافات موجود در این زمینه دو کشور کمیسیون سازشی ایجاد کردند. هر چند توصیه های کمیسیون برای دو کشور لازم الاجرا نبود اما دو دولت باید در جریان مذاکرات آتی به چنین توصیه هایی توجه نمایند.[۱۲۰]

 

توصیه کمیسیون عبارت بود از برقراری ترتیبات بهره برداری اشتراکی برای منطقه که بالقوه دارای منابع هیدروکربنی زیادی بود. کمیسیون در نهایت یک محدوده بهره برداری مشترک(JDZ)را در مناطقی که متضمن بالاترین احتمال بازیافت هیدروکربن بود، پیشنهاد کرد. این رویکرد در عمل در موافقت نامه بعدی طرفین ‌در مورد فلات قاره در سال ۱۹۸۱ پذیرفته شد.

 

موافقت نامه پیش‌بینی کرده بود در صورت یافت شدن مخزنی در تقاطع مرزی اعم از این که در تقاطع خط تحدید حدود باشد یا در مرز بخش جنوبی ناحیه بهره برداری مشترک، آحادسازی انجام شود. کمیسیون در واقع همان‌ طور که دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه فلات قاره دریای شمال تأکید کرده بود، یکپارچه سازی را به لحاظ این که مؤثرترین روش بازیافت اقتصادی است، مبنا قرار داد.[۱۲۱]

 

ب : قضایای مطرح شده در دیوان های داوری

 

  1. انگلستان- فرانسه

فرانسه و انگلستان مسئله تحدید حدود مرز فلات قاره بین خود را به داوری ارجاع کردند. مسئله اصلی که در این داوری باید رسیدگی می شد، معنی شرایط و اوضاع و احوال خاص بود. رأی‌ دیوان در ۱۹۷۷ صادر و اعلام گردید:

 

“طبق ماده ۶ کنوانسیون ۱۹۵۸ اصل فاصله متساوی و اوضاع و احوال مؤثر در تحدید حدود فلات قاره، تشکیل دهنده حقوق بین الملل عرف اند و حاصل جمع آن دو می‌تواند حسب مورد به تحدید حدود منطقه بینجامد. این مطلب این نتیجه را به همراه دارد که هیچ عاملی اعم از فاصله متساوی و دیگر نشانه های جغرافیایی و اصل وحدت و یکپارچگی مخزن ضرورتا در تحدید حدود یک منطقه ادعایی قطعی و مسلم نیست.[۱۲۲]

 

ذکر این نکته هم مهم است که بعدا مشخص شد که وجود نفت و گاز در فلات قاره به تنهایی برای استناد به شرایط و اوضاع و احوال خاص کافی نبوده مگر این که طرفین به موجب قرارداد طور دیگری مقرر کرده باشند.[۱۲۳] بدین ترتیب این وضعیت(وحدت مخزن) برای نشان دادن ضرورت ابتنای رسیدگی بر اصول منصفانه، کافی نیست.

 

  1. قضیه یمن- اریتره

این قضیه مربوط به اختلافی ‌در مورد حاکمیت بر مناطقی در دریای سرخ و در خصوص ترتیبات بهره برداری نفتی و تحدید حدود مرز دریایی بین طرفین در آن دریا بود، که یک هیات داوری ۳ نفره ارجاع شد. دیوان داوری مذکور بیان داشت که تحدید حدود مناطق فلات قاره می‌تواند به یک روی هم افتادگی مناطق متعلق به طرفین منتهی شود. دیوان در واقع با این رأی‌، واقعیت مفروض را با یک موافقت نامه یا با تقسم مساوی مناطق اختلافی و یا با موافقت نامه هایی برای بهره برداری مشترک حل کرد.

 

این رأی‌ دیوان گرچه با موضوع اصلی ارجاعی ارتباط مستقیمی نداشت، ولی از این رو اهمیت یافته است که به جای توصیه به مذاکره یا همکاری برای رسیدن به نوعی توافق برای بهره برداری، مستقیما به رویه معمول یعنی بهره برداری مشترک به عنوان یک رویکرد کاملا جا افتاده یا در شرف پذیرش همگانی تصریح می‌کند.[۱۲۴]

 

ج : قضایای مطرح شده در دیوان بین‌المللی دادگستری

 

  1. قضیه فلات قاره دریای شمال ۱۹۶۹(آلمان، هلند و دانمارک)

تصمیم دیوان در قضایای دریای شمال در ۱۹۶۹ به لحاظ این که اصول بنیادین تحدید حدود دریایی را در حقوق بین الملل بیان داشته است، واجد اهمیت بسیار می‌باشد. قضایای فلات قاره دریای شمال و به خصوص نظریه جداگانه قاضی جساپ مبین پاسخ قضایی به مسائل تحدید حدود و تا اندازه ای به مخازن نفت و گاز واقع در تقاطع مرزها می‌باشند.

 

دیوان در این قضیه به امکان دستیابی طرفین به توافقی در مرود رژیم صلاحیت و استفاده یا بهره برداری مشترک از نواحی مورد اختلاف و ادعایی یا هر بخش از آن اشاره می‌کند.[۱۲۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:15:00 ب.ظ ]




 

ه – تعیین مقدار و کیفی مطلوب اغلب خدماتی که دولت ارائه می‌دهد٬ بسیار مشکل است. چه تعداد پلیس کافی است؟ چه نسبتی از استاد به دانشجو منطقی است؟ از این رو شهروندان ‌در مورد انتخاب میزان و کیفیت خدمات عمومی٬ اختیار کمی دارند.

 

تجزیه و تحلیل ویژگی های ساختاری و خدمات فعالیت هایی از نوع غیر انتفاعی سازمان های بزرگ عمومی٬ مؤید این مطلب است که برای ارزیابی عملکرد مدیران در این بخش از فعالیت ها٬ از شاخص دیگری غیر از سود باید استفاده نمود. در فعالیت های غیر انتفاعی بخش عمومی بر خلاف فعالیت های انتفاعی بخش خصوصی٬ یک شاخص کلی برای اندازه گیری عملکرد وجود ندارد و به همین دلیل٬ مفهوم مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ با تأثیر پذیری از ویژگی های ساختاری و خدمات فعالیت های غیر انتفاعی ٬ مورد توجه قرار گرفته و به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد مقامات منتخب و مسئول٬ مورد پذیرش بخش عمومی قرارگرفته است. استفاده صحیح و مناسب از مفهوم مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد٬ مستلزم ساز و کارهای خاصی است که بتواند بستری مناسب را برای ارائه قضاوت آگاهانه فراهم نمایند. بدین معنی که ابتدا باید مبنائی برای ارزیابی عملکرد فراهم شود تا مقامات منتخب و مسئول ‌بر اساس آن اقدام نموده و نسبت به نتایج و پی آمدهای آن پاسخگو باشند. در این صورت امکان استفاده از مفهوم مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ به عنوان شاخصی جهت ارزیابی عملکرد مقامات منتخب و مسئول فراهم خواهد آمد. برای این منظور برنامه ای هدفمند تدوین می شود که در آن علاوه بر مشخص شدن اهداف٬ راه های رسیدن ‌به این اهداف تعیین و هزینه های اجرای برنامه ها و چگونگی تأمین منابع مالی و محل مصرف این منابع نیز برآورد و پیش‌بینی خواهد گردید (سعیدی٬ ۱۳۸۴: ۳۱ ).

 

نتیجه آنکه٬ به تبع ویژگی های ساختاری و خدمات فعالیت های غیر انتفاعی سازمان های بزرگ بخش عمومی٬ دو ویژگی دیگر تحت عنوان ویژگی های کنترلی در این بخش از فعالیت های مورد توجه و تأکید قرار می‌گیرد. به بیان دیگر ویژگی های کنترلی که شرح مختصری از آن ارائه می شود٬ پی آمد طبیعی ویژگی های ساختاری و خدماتی فعالیت هایی از نوع غیرانتفاعی است. هیئت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی (GASB ) در پاراگراف ۱۱۳ بیانیه مفهومی شماره یک خود٬ بودجه بندی و استفاده از سیستم حسابداری حساب های مستقل را از ویژگی های کنترلی محیط فعالیت های غیر انتفاعی به شمار آورده و در پاراگراف های ۱۱۹ تا ۱۲۲ همان بیانیه٬ دلایل آن را به شرح زیر بیان نموده است:

 

بودجه یکی از مهمترین اسنادی است که توسط دولت تهیه می شود. بودجه٬ برنامه ای برای هماهنگ نمودن در آمد و هزینه و یا منابعی قابل دسترس و ضروری برای تحقق اهداف مشخص است.

 

مفاهیمی از نحوه کارکردها ومسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه:

 

دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه وظیفه بهداشت درمان و آموزش پزشکی را در استان بر عهده دارد.که در رأس آن رئیس دانشگاه ودارای ۷ معاونت می‌باشد که به شرح ذیل می‌باشند.

 

۱-معاونت توسعه مدیریت و منابع

 

۲-معاونت درمان

 

۳-معاونت بهداشتی

 

۴-معاونت آموزشی

 

۵-معاونت دانشجویی و فرهنگی

 

۶-معاونت تحقیقات و فناوری

 

۷-معاونت غذا و دارو

 

دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه دارای ۱۴ شبکه بهداشت و درمان ،۱۷ بیمارستان ،۷ دانشکده ،۷ معاونت در سطح استان می‌باشد. که وظیفه پرورش استعدادها از طریق آموزش و پژوهش علمی و ترویج علوم پزشکی و پیراپزشکی به منظور کمک به تجهیز و تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز کشور وایجاد امکانات تحقیقی و پزوهشی به منظور شناخت عوامل بالقوه ناشناخته و در جهت افزایش توان علمی در رابطه با مسائل بهداشتی و درمانی ،گسترش و تعمیم امکانات بهداشتی و درمانی در سطح جامعه از طریق سازمان‌ها و مؤسسات درمانی و مراکز بهداشتی و درمانی تابعه را دارد.

 

طبع و ماهیت بودجه دارای کاربردهای مالی مهمی به شرح زیر می‌باشد

 

الف – بیان سیاست های عمومی است: بودجه از یک فرایند قانونی حاصل می شود و مستلزم تضارب آرای نمایندگان قانونی شهروندان ‌در مورد چگونگی تحصیل و حدود مصرف منابع مالی است. شهروندان از طریق نمایندگان قانونی در فرایند بودجه مشارکت می نمایند و بودجه پس از تصویب به عنوان یک بیانیه رسمی ‌در مورد سیاست های عمومی٬ حاوی اهداف و چگونگی تحصیل منابع مورد نیاز برای تحقق اهداف پیش‌بینی نشده٬ قابل استناد می‌باشد.

 

ب – برنامه مالی و بیان مقاصد مالی است: بودجه هزینه های سال مالی را پیش‌بینی و نحوه تأمین منابع مالی را مشخص می کند. اگر چه تعریف دقیقی از بودجه متعادی ارائه نشده است٬ لیکن اغلب قوانین و مقررات برای تنظیم بودجه تأکید دارد.

 

ج- نوعی ابزار کنترل با پشتوانه قانونی است: بودجه مصوب هم مجوز قانونی برای مصرف منابع مالی برای تحقق اهداف معین ارائه می‌دهد و هم محدودیت در مصرف منابع مالی ایجاد می کند از آنجایی که مجوزهای بودجه ای به منظور تخصیص منابع کمیاب صادر می شود و از محدودیت های بودجه ای نباید عدول نمود٬ لذا مقامات اجرایی در قبال مجوزهای صادره و محدودیت های بودجه ای٬ مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دارند.

 

د- می‌تواند به عنوان مبنائی جهت ارزیابی عملکرد مورد استفاده قرارگیرد: مقایسه نتایج واقعی و اقلام بودجه ای می‌تواند اطلاعاتی را جهت ارزیابی شهروندان از تحصیل و مصرف منابع٬ فراهم نماید.

 

استفاده از حسابهای مستقل نیز به دلایل زیر به عنوان ویژگی کنترلی مورد توجه قرار گرفته است:

 

الف) از یک مکانیزم کنترلی خاص برای حصول اطمینان از مصرف منابع مالی در محل تعیین شده باید استفاده شود. یکی از این راه کارهای بودجه بندی بود که به اختصار تشریح گردید٬ راه کار دیگر ساختار حسابهای مستقل است.

 

ب) استفاده ‌از حساب‌های مستقل٬ به عنوان یک مکانیزم کنترلی باید در تدوین اهداف گزارشگری مالی مورد توجه قرارگیرد. ضرورت ها و محدودیت های قانونی موجب شده است تا حسابداری حساب های مستقل به عنوان جزء لاینفک مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دولت٬ مورد توجه قرار گیرد (فخاریان٬ ۱۳۸۴: ۱۰۵).

 

۲-۲-۵- مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ و ساختار کنترل داخلی

 

همان طور که قبلاً بیان گردید در جوامع مردم سالاز٬ مقامات منصب در قبال مقامات مافوق و مناصبات منتخب در برابر شهروندان و در سطوح مختلف٬ مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ دارند مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ که از ویژگی های محیط فعالیت های سازمان های عمومی نشأت می‌گیرد٬ معیار قابل قبولی برای ارزیابی عملکرد مقامات مذکور محسوب می شود. تحقیق و ایفای مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ مستلزم به کار گیری ساز و کارهای مناسبی بوده وبه همین دلیل ساختار کنترل های داخلی شامل محیط کنترلی٬سیستم حسابداری٬ روش های کنترل و غیره٬ به طریق مقتضی در فرایند پژوهش مسئولیت ‌پاسخ‌گویی‌ فعالیت های غیر انتخابی بخش عمومی مشارکت دارند (عزیزی٬ ۱۳۸۲: ۱۱۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:47:00 ب.ظ ]




 

۳-۵-۲- آزمون بازشناسی بیان چهره­ای هیجان:

 

این آزمون شامل ۳۶ عکس سیاه و سفید از هیجانات چهره­ای است که در سال ۱۹۷۶ توسط اکمن و فرایسن ساخته و جمع ­آوری شده است (اکمن، فرایسن، ۱۹۷۶). این عکس­ها، تصاویر چهره­ای از دو زن و مرد است که شش هیجان اصلی (خشم، تنفر، ترس، شادی، غم و تعجب) را نشان می­دهد و آزمودنی باید با نگاه کردن به هر یک از تصاویر بتواند هیجان مورد نظر را بازشناسی کرده و پاسخ بدهد. آزمون به صورت صفر و یک درجه­بندی و عملکرد آزمودنی به وسیله تعداد پاسخ­های صحیح ارزیابی می­ شود.

 

۳-۶- روش اجرای پژوهش

 

پس از دریافت مجوز از اداره آموزش و پرورش کل و اداره آموزش و پرورش منطقه ۴ تهران، به مدارس مربوطه مراجعه شد. با توجه به اینکه وجود مشکلات خانوادگی و اجتماعی از قوی­ترین و باثبات­ترین موارد رفتار جامعه ستیزانه است (مش و وولف[۱۵۸]، ۲۰۰۸، ترجمه­ی مظفری ­مکی­آبادی و فروع­الدین­عدل، ۱۳۹۱)، مدارس حاشیه­ای آسیب­خیز از منطقه ۴ (۳ مدرسه ابتدایی پسرانه و ۳ مدرسه ابتدایی دخترانه) انتخاب شدند، چرا که در آن­ها انواع مشکلات خانوادگی و اجتماعی وجود دارد. پس از مراجعه به مدارس، در ابتدا معلمان از روند کار و ویژگی­های افراد با اختلال سلوک آگاه شدند و دانش­آموزانی که این ویژگی­ها را داشتند شناسایی شدند. فرم معلم از آزمون آخنباخ توسط معلم پر شد و افرادی که نمره­ی آن­ها نشان­دهنده وجود اختلال سلوک بود، انتخاب شدند. مقیاس سیاهه رفتار کودک نیز توسط والدین پر شد و به منظور آگاهی از زودآغاز بودن و یا دیرآغاز بودن اختلال، از والدین دانش آموز، سن شروع مشکلات کودک پرسیده شد. پس از انتخاب افراد نمونه، آزمون بازشناسی بیان چهره­ای هیجان اکمن و فرایسن به صورت فردی اجرا شد و نتایج آن برای تجزیه و تحلیل داده ­ها یادداشت گردید.

 

۳-۷- روش تجزیه و تحلیل داده ­ها

 

در این پژوهش از آمار توصیفی برای تعیین میانگین و انحراف استاندارد و از آزمون خی­دو برای تحلیل داده ­ها استفاده شد.

 

فصل چهارم

 

تجزیه و تحلیل داده ها

 

در این فصل پژوهشگر ‌بر اساس آزمون­های آماری به تجزیه و تحلیل داده ­های گردآوری شده پرداخته است. آزمون آماری مورد استفاده، آزمون خی­دو است. در این بخش ابتدا به داده ­های توصیفی، سپس به آزمون فرضیه پرداخته می­ شود.

 

۴-۱-یافته ­های توصیفی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت سن شادی غم تعجب نفرت خشم ترس دختر ۱۱ شادی غم خشم نفرت خشم غم دختر ۱۰ شادی غم تعجب غم ترس ترس دختر ۱۱ شادی غم تعجب غم خشم خشم دختر ۱۰ شادی غم عدم تشخیص عدم تشخیص خشم ترس دختر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت غم تعجب پسر ۱۲ شادی فکر می‌کند تعجب خشم ترس ترس پسر ۱۰ شادی غم تعجب نفرت غم تعجب پسر ۱۲ شادی غرور تعجب عدم تشخیص خشم ترس پسر ۱۲ شادی غم تعجب خشم خشم غم پسر ۱۰ شادی غم تعجب نفرت خشم تعجب پسر ۱۱ شادی غم تعجب نفرت نگران غم پسر ۱۰ شادی غم تعجب نفرت خشم ترس پسر ۸ شادی غم عدم تشخیص عدم تشخیص خشم ترس پسر ۸ شادی غم عدم تشخیص خشم گریان گریان پسر ۹ شادی غم تعجب عدم تشخیص عدم تشخیص عدم تشخیص پسر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت خشم ترس پسر ۱۱ شادی غم ترس غم غم ترس پسر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت غم تعجب پسر ۱۱ شادی غم ترس نفرت غم ترس پسر ۱۰ شادی غم تعجب نفرت خشم ترس پسر ۱۱ شادی غم تعجب خشم ترس تعجب

 

جدول ۴-۱: نحوه­ ‌پاسخ‌گویی‌ به تصاویر هیجان­های مختلف در افراد با اختلال سلوک زودآغاز

 

نمودار۴-۱: فراوانی بازشناسی هیجان­های چهره در افراد با اختلال سلوک زودآغاز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جنسیت سن شادی غم تعجب نفرت خشم ترس دختر ۱۱ شادی غم تعجب خشم خشم ترس دختر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت غم ترس دختر ۱۰ شادی عدم تشخیص تعجب نفرت عدم تشخیص عدم تشخیص دختر ۱۱ شادی غم خنده حسادت عدم تشخیص غم دختر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت خشم ترس دختر ۱۲ شادی غم ترس خشم خشم خشم پسر ۱۱ شادی هیجانی ندارد تعجب خشم خشم تعجب پسر ۱۲ شادی غم تعجب نفرت خشم تعجب پسر ۱۱ شادی غم تعجب نفرت تعجب ترس

 

جدول ۴-۲: نحوه­ ‌پاسخ‌گویی‌ به تصاویر هیجان­های مختلف در افراد با اختلال سلوک دیرآغاز

 

نمودار۴-۲: فراوانی بازشناسی هیجان­های چهره در افراد با اختلال سلوک دیرآغاز

 

۴-۲- یافته ­های استنباطی

 

فرضیه­ پژوهش : بین عملکرد افراد با اختلال سلوک زودآغاز و دیرآغاز در بازشناسی جلوه­های چهره­ای هیجان­های بنیادی تفاوت وجود دارد. از آنجا که در این پژوهش، ۶ هیجان بنیادی مورد پژوهش قرار گرفت، به بررسی تک تک هیجان­ها پرداخته می­ شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شادی

 

گروه

بازشناسی فراوانی درصد دیرآغاز ۹ ۱۰۰ زودآغاز ۲۱ ۱۰۰

 

جدول ۴-۳: فراوانی و درصد بازشناسی و عدم بازشناسی هیجان شادی در دو گروه دیرآغاز و زود آغاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:18:00 ب.ظ ]